Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outer string
U
زهبیرونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
out and outer
U
افراطی
outer
U
بیرونی
outer
U
رویی
outer
U
خارجی
outer planets
U
سیارات خارجی
the outer world
U
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
outer space
U
فضای خارج از هوا یا جوزمین
outer harbor
U
پیش بندر
outer fix
U
محوطه توقف خارجی هواپیما
outer shell
U
لایه والانس
outer shell
U
پوسته والانس
outer fix
U
رمپ خارجی
outer lip
U
لببیرونی
the outer man
U
وضع فاهر شخص
outer wall
U
دیوار خارجی
outer directed
U
برون وابسته
outer connection
U
پیوند برونی
outer connection
U
اتصال خارجی
outer ear
U
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
outer edge
U
لبهبیرونی
outer toe
U
انگشتخارجی
outer table
U
تختهخارجی
outer stators
U
انستیتوبیرونی
outer jib
U
بادبانسهگوشکوچکخارجی
outer jacket
U
پوششخارجی
outer angle
U
کنج بنا
outer circle
U
دایرهخارجی
outer angle
U
سوک
outer shell electron
U
الکترون بیرونی
outer shell electron
U
الکترون لایه بیرونی
outer work function
U
انرژی خروج بیرونی
outer shell electron
U
الکترون رسانایی
foreleg (outer surface)
U
پایجلویی
outer boundary line
U
خطمرزبیرونی
middle leg (outer surface)
U
پایمیانی
major outer reaping throw
U
عمدهترینپرتابدروایخارجی
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-string
U
لنگ باریک
inner string
U
زهداخلی
second string
U
بازیگر ذخیره
string along
<idiom>
U
فریفتن
string out
<idiom>
U
کش دادن چیزی
to string up
U
به هیجان اوردن
to string up
U
کوک کردن
string along
U
موافق بودن
string along
U
وفق داشتن معوق گذاردن
string course
U
هره
string course
U
رخبام
string course
U
قطاربندی
to string up
U
دارزدن
to string up
U
خفه کردن
to string up somebody
U
کسی را دار زدن
to string up
U
اماده کردن
to string up somebody
U
بدار آویختن کسی
string
U
زهی
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string
U
عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string
U
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string
U
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string
U
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string
U
تعداد حروف یک رشته
string
U
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string
U
رشته خالی
string
U
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
string
U
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string
U
سری پیام یک سری گلوله
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string
U
نخ ریسمان
string
U
رشته
string
U
سیم
string
U
ردیف سلسله
string
U
رشته کردن نخ کردن
string
U
زه انداختن به
string
U
کشیدن
string
U
: ریش ریش
string
U
نخ مانند
string
U
ریشهای
string
U
چسبناک دراز
string
U
به نخ کشیدن
string
U
بصف کردن
string
U
زه دارکردن
string
U
رشته کردن
string
U
: زه
first string
U
دائمی
first string
U
منظم
first string
U
درجه یک
string
U
قطار
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
character string
U
رشته کاراکتری
character string
U
رشته دخشهای
bit string
U
رشته بیتی
bit string
U
رشته ذرهای
casing first string
U
عایقاولینطناب
alphabetic string
U
رشته الفبائی
string quartets
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string hand
U
دستی که زه را می کشد
empty string
U
رشته خالی
head string
U
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
to harp on one string
U
پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
follow the string
U
وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
string's heddle
U
ورد
string's heddle
U
نخ کجی
leading string
U
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
long string
U
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
navel string
U
بند ناف
null string
U
رشته پوچ
draw string
U
بند لیفه
null string
U
رشته تهی
shoe string
U
بند کفش
string beans
U
انواع لوبیا سبز
string operation
U
عملیات رشتهای
string manipulation
U
دستکاری رشتهای
string manipulation
U
دستکاری رشته
string length
U
طول رشته
string handling
U
بکارگیری رشته
string formula
U
فرمول رشتهای
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string file
U
پرونده رشتهای
string silencer
U
صداگیر
string dampener
U
صداگیر
string arm
U
بازوی زه کش
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
string bass
U
ویولون سل بم
string operation
U
عملکردرشتهای
string bass
U
کنترباس
string picture
U
روزنه کمان
to harp on one string
U
پاتوی یک کفش کردن
search string
U
رشته جستجو
shot string
U
ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
string bean
U
انواع لوبیا سبز
the look end of a string
U
ان سر نخ که باز و ازاد است
symbolic string
U
رشته علائم
string board
U
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
stup string
U
رشته تنظیم
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string variable
U
متغیر رشته
string tie
U
کراوات باریک
string processing languages
U
زبانهای پردازش رشته
cut-string stairs
U
بغل بند باز
suspension insulator string
U
عایقسیمهایمتراکم
bow string truss
U
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com