English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
original ground level U تراز زمین طبیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
original ground U زمین طبیعی
original ground U زمین بکر
ground level U سطح زمین
ground level U تراز زمین
natural ground level U تراز زمین طبیعی
heavy drifting snow at ground level U بارشبرفسنگیندرسطحزمین
slight drifting snow at ground level U بارشبرفاندکدرسطحزمین
original U ابتدایی
original U بکر
original U که از آن می توان کپی گرفت
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original U نسخه اولیه
original U اصلی
original U اصیل
original U دیسک داده اصلی
original U مبتکر ابتکاری
original U بدیع
original U اصل
original U منبع سرچشمه
original U نسخه اصلی
original U ابتکاری
original U اغازین
original data U داده اصلی
original language U زبان اصلی
original document U اصل سند
original document U بنچاق
original map U نقشه اصلی
original map U نقشه مادر
original nature U طبع اغازین
original response U پاسخ ابتکاری
original sin U نخستین گناه ادم ابوالبشر
original soil U خاک بکر
original overlay U پوششاصلی
the original letter U عین نامه
original and derivative estate U مال اصلی و مال فرعی
original and derivative estate U اصل مال یا نمائات یا منافع ان
original equipment manufacturer U شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
It is avery good ( an original ) idea. U فکر بسیار خوبی است
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. U این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
level U مستقیم
level U تراز بنایی
level U رده
level U پایه
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U تراز سطح افقی افقی کردن
level U نشانه گرفتن
on the level <idiom> U درستکار ،بی غل وغش
level U هم تراز
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
level U یک نواخت
level U یک دست
level U موزون هدف گیری
level U ترازسازی
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level U مسطح کردن
level U مسطح شدن
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to U تراز کردن
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level U همسطح کردن
level U تراز کردن تراز
level U همسطح
level U سطح ارتفاع
level U مسطح
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level U سطح برابر
level U هم پایه
level out U یکنواخت کردن
level with each other U برابر
level with each other U در یک تراز
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
he did his level best U کوتاهی نکرد
level U ترازکردن
A level U مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level best U بسیارعالی
level best U خیلی خوب
level U سطح
level U میزان
level U تراز
level U الت ترازگیری
level U هموار
level best U خیلی عالی
level out U برابر کردن
skill level U پایه مهارت
skill level U پایه مهارت فنی
sound level U شدت نسبی صوت
sound level U شدت صوت
stock level U سطح انبار
stock level U سطح ذخیره انبار
storage level U تراز خزانه
surveyor's level U ترازنقشه برداری
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
protection level U سطح حفافت
nesting level U سطح تو در تویی
pezometeric level U سطح پیزومتری
level buble U حباب تراز
power level U تراز توان
price level U سطح قیمت
reorder level U سطح سفارش مجدد
level colour U رنگ یکدست یا یکنواخت
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
rotational level U تراز چرخشی
signal level U سطح علامت
signal level U سطح سیگنال
significance level U سطح معناداری
interference level U سطح پارازیت
level gage U اندازه گیر سطح
voltage level U سطح ولتاژ
voltage level U سطح فشارالکتریکی
wage level U سطح مزد
water level U تراز اب
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
level of confidence U سطح اطمینان
floor level U کف
water level U سطح اب
flight level U سطح پرواز
flight level U سطح ارتفاع پرواز
flight level U سقف پرواز
first level address U آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
white level U تراز سفید
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
level control U کنترل سطح
to draw level U باحریف برابرشدن
to draw level U بحریف رسیدن
still water level U سطحسکونآب
level land U زمین مسطح
to rake level U با شن کش صاف کردن
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
gear level U دسته دنده
gear level U تبدیل کردن
trophic level U تراز خوراکی
two level logic U منطق دوسطحی
two level store U انباره دو سطحی
gas level U سطح بنزین
tilting level U تراز حباب دار
intensity level U سطح روشنایی
n level logic U منطق N سطحی
low level U در سطح پایین
low level U مقام پست وکوچک
low level U فرومایه
low level U پست
level wind U وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
level two cache U حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level tone U اهنگ یکنواخت
level surface U سطح تراز
level rod U شاخص
level premium U حق بیمه
level point U سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level point U نقطه مسطح
level point U سطح اب ساکن
low level U در ارتفاع کم
multi level U چند سطحی
mean sea level U میانگین سطح دریا
mean sea level U سطح متوسط دریا
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level U سطح تثبیت
low level U نزدیک سطح زمین
low level U سطحی
low level U سقف پرواز کوتاه
low level U پایین
low level U کم ارزش
nesting level U سطح اشیانهای
nesting level U سطح لانهای
level of strength U سطح استعداد رزمی
level of significance U سطح معنی دار بودن
impedance level U مقاومت موجی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
level of living U سطح زندگی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
level of effort U تلاش رزمی یکان
level of effort U میزان تلاش
level of confidence U سطح اعتماد
initial level U سطح اولیه
injection level U سطح تزریق
input level U سطح دریافتی
input level U سطح ورودی
level of strength U میزان استعداد رزمی
optimal level U سطح بهینه
noise level U میزان خش
noise level U سطح پارازیت
level of supply U سطح تدارکات
oil level U سطح روغن
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
level of supply U سطح انبار
one level address U تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address U آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level memory U حافظه یک سطحی
operating level U سطح فعالیت
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
level of supply U سطح اماد
insulation level U سطح ایزولاسیون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com