English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orchestra seats U صندلیارکستر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orchestra U ارکست
orchestra U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
who leads the orchestra U سر دسته این ارکستر کیست
chamber orchestra U ارکستر مجلسی
symphony orchestra U هم اهنگ
symphony orchestra U هم اوا
symphony orchestra U ارکستر سمفونی
seats U پایه
seats U سکوی استقرار
seats U قسمت میانی زین اسب
seats U حرکت تعادلی
seats U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats U مقر
seats U جایگزین ساختن
seats U جا
seats U صندلی
seats U نیمکت
seats U نشیمنگاه مسند
seats U سرین
seats U کفل
seats U مرکز مقر
seats U محل اقامت
seats U جایگاه نشاندن
seats U نشیمنگاه
country seats U خانهی اربابی
country seats U خانهی بزرگ روستایی
back to your seats U برگردید بجای خود
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
bucket seats U صندلی یکنفری
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
To make reservations. To book seats. U جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com