Perdic | optical disc drive | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	optical disc drive U	درایودیسکنوری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	optical disc U	دیسکنوری
	magneto optical disc U	دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
	disc drive U	درایودیسک
	hard disc drive U	محلقرارگیریهارد
	floppy disc drive U	محلورودفلاپیدیسک
	disc drive port U	قسمتوروددیسک
	disc [disk] drive U	دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
	hard disc drive [British E] U	دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
	eraseble optical disk drive U	دیسک گردان نوری پاک شدنی
	disc U	دیسک
	disc U	قرص
	disc U	گرده
	disc U	[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
	disc U	دیسک صفحه ساختن
	disc U	صفحه
	disc U	حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
	disc U	بشقاب سوپاپ
	disc U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	disc U	صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
	disc U	صفحه گرامافون
	disc U	رسانه مغناطیسی دیسک
	optical U	نورشناختی
	optical U	مربوط به یا استفاده از نور
	optical U	و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
	optical U	اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
	optical U	استفاده از کابل نوری
	optical U	رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
	optical U	نشانه روی بصری چشمی
	optical U	مربوط به دیدبانی بصری
	optical U	الات بصری
	optical U	اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
	optical U	وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
	optical U	فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
	optical U	طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
	optical U	وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
	optical U	شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
	optical U	سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
	optical U	وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
	optical U	فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
	optical U	وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
	optical U	قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
	optical U	نوری
	optical U	خواننده میله نوری
	optical U	بصری
	optical U	دیسکهای نوری
	floppy disc U	فلاپیدیسک
	turbine disc U	دیسک توربین
	disc motor U	موتورصفحه
	timing disc U	علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
	sintered disc U	قرص متخلخل
	sechi disc U	شفافیت سنج اب دریا
	disc brake U	ترمز دیسکی
	filter disc U	قرص صافی
	disc recording U	ضبط روی صفحه گرامافون
	disc loading U	نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
	disc brake U	ترمز صفحهای
	disc area U	مساحت دیسک
	tension disc U	صفحهکشش
	disc integrator U	انتگرالگیری دیسکی
	slipped disc U	وضعیتیکهیکیازدیسکهادرجهتدرستینمیچرخد
	tax disc U	برگهپرداختمالیاتکهبرشیشهاتومبیل
	tax disc U	میچسبانند
	disc compartment U	محلقرارگیرینوار
	disc camera U	صفحهدوربین
	covering disc U	صفحهپوشیدهشده
	adhesive disc U	صفحهچسبنده
	blowout disc U	دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
	eccentric disc U	صفحه گریز از مرکز
	arago's disc U	صفحه اراگو
	area of a disc U	مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
	film disc U	صفحهفیلم
	rotor disc U	دیسک رتور
	pirate disc U	نسخه سرقت شده
	pirate disc U	نسخه غیر قانونی چاپ شده
	disc jockeys U	کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
	disc jockey U	کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
	area of a disc U	مساحت دایره [ریاضی]
	disc mixer U	نمایشاجزا
	retarding disc U	صفحه سرعت شکن
	optical reader U	نور خوان
	optical resolution U	تفکیک نوری
	optical pyrometry U	تف سنجی نوری
	optical pyrometer U	اذرسنج اپتیکی
	optical sight U	دوربینهای بصری
	optical printer U	چاپگر نوری
	optical memory U	حافظه نوری
	optical resonance U	همنوایی نوری
	optical resonator U	تشدید کننده نوری
	optical sight U	وسایل نشانه روی بصری
	optical rotation U	چرخش نوری
	optical scanner U	پیمایشگر نوری
	optical purity U	درجه خلوص نوری
	optical scanner U	پوینده نوری
	optical isomer U	ایزومر نوری
	optical maser U	لیزر
	optical turbulence U	اشفتگی اپتیکی
	optical fiber U	رشته اپتیکی
	optical disk U	دیسک نوری
	optical density U	چگالی نوری
	optical communications U	ارتباطات نوری
	optical character U	کاراکتر نوری
	optical character U	دخشه نوری
	optical scanning U	پیمایش نوری
	optical axis U	محور اپتیکی
	optical antipode U	همپار نوری
	optical lens U	عدسی نوری
	optical activity U	فعالیت نوری
	optical stability U	پایداری نوری
	optical fiber U	فیبر نوری
	optical illusion U	خطای ادراکی دیداری
	optical lens U	عدسی اپتیکی
	optical isomerism U	ایزومری نوری
	optical isomerism U	همپاری نوری
	optical isomer U	همپار نوری
	optical instruments U	الات وابسته به بینایی
	optical gonimeter U	زاویه یاب نوری
	optical illusions U	خطای باصره
	optical illusions U	خطای ادراکی دیداری
	optical illusion U	خطای باصره
	disc compartment control U	کنترلکنندهمحلقرارگیریصفحه
	disc spacing lever U	نمایشمقدارفضا
	compact disc unit U	محلقرارگیریدیسک
	compact disc player U	دستگاهدیسکفشرده
	hard disc bus U	سیمهارد
	dry disc rectifier U	یکسو ساز خشک
	heat deflecting disc U	صفحهانحرافگرما
	center disc roll U	غلطک دیسکی
	center disc roll U	نورد دیسکی
	tandem disc harrow U	صفحهدوپشتههرس
	still video film disc U	سطحفلاپیدیسک
	hard disc [British E] U	دیسک سخت [رایانه شناسی]
	discharge indicator disc U	دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
	fixed disc [British E] U	دیسک سخت [رایانه شناسی]
	mini-floppy disc U	فالاپیدیسککوچک
	Disc . Gramaphone record. U	صفحه گراما فون
	optical measuring system U	سیستم سنجش نوری
	optical mark reader U	علامت خوان نوری
	optical mark reader U	نشان خوان نوری
	optical mark reader U	علامت نوری خوان
	optical mark reader U	علامتخوان نوری
	optical character reader U	کاراکترنوری خوان
	optical laser disk U	دیسک لیزری نوری
	optical character recognition U	تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
	optical page reader U	صفحه نوری خوان
	optical character reader U	دخشه خوان نوری
	magneto optical recording U	رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
	optical rotatory dispersion U	پاشندگی چرخش نوری
	optical rotatory power U	قدرت چرخش نوری
	optical recognition device U	دستگاه تشخیص نوری
	compact disc player controls U	دکمههایکنترلکنندهدیسک
	center disc [disk wheel] U	دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
	double multiple disc clutch U	کلاج چند صفحه- دوبل
	drive U	محرکه گیربکس
	drive U	جلو بردن
	off drive U	ضربه به سمت راست
	drive U	بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
	drive U	رانش سواری دوندگی
	drive U	وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
	on drive U	ضربه بسمت توپزن
	drive U	چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
	drive U	حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
	drive U	فرمان
	drive U	مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
	drive U	راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
	drive U	رانندگی ارابه مسابقهای
	drive U	سوارشدن و کنترل اتومبیل
	drive! U	برون! [با ماشین]
	drive U	راندن
	drive U	بردن
	drive U	عقب نشاندن بیرون کردن
	drive U	تحریک کردن
	drive U	سواری کردن کوبیدن
	to take a drive U	سواری کردن
	drive U	سائق
	drive U	رانندگی کردن
	drive U	راندن گرداندن گرداننده
	drive U	شفت
	drive U	دنده
	drive U	گریز پا به توپ
	drive U	فرار گل زن
	drive U	ضربه از پایین
	drive U	ولت محرک
	drive U	ضربه درایو
	drive U	باعث کار کردن یک نوار یا دیسک شدن
	to drive at U	قصد داشتن از
	to drive at U	توجه داشتن به
	to drive away U	دفع کردن
	to drive away U	دورکردن
	drive at <idiom> U	سعی درگفتن چیزی
	d.c. drive U	محرکه جریان دائم
	to drive out U	بیرون کردن
	drive way U	مسیر اتومبیل رانی
	drive way U	جاده خیابان
	self-drive U	اتومبیلیبارانندهخودکار
	d.c. drive U	ماشین جریان دائم
	drive-in U	درایواین
	drive U	گرداننده
	secondary drive U	سائق ثانوی
	To drive someone up the wall. U	کسی رابتنگ آوردن (تحت فشار مالی )
	drive someone up a wall <idiom> U	از کوره در رفتن ،عصبانی شدن