Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
open delta connection
U
اتصال مثلث باز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delta connection
U
سیم پیچ مثلث
delta connection
U
اتصال دلتا
delta connection
U
اتصال مثلث
double delta connection
U
اتصال مثلث دوبل
delta
U
حرف چهارم زبان یونانی
delta
U
دلتا
delta herculis
U
دلتا- جاثی
delta librae
U
دلتا- میزان
delta movement
U
حرکت دلتا
delta orionis
U
دلتا- شکارچی
delta wing
U
بال مثلث
delta wing
U
بال دلتا
delta winding
U
سیم پیچ مثلث
delta voltage
U
ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
delta dart
U
هواپیمای یک موتوره دلتادارت
delta bootis
U
دلتا- گاوران
delta dagger
U
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
delta clock
U
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
delta clock
U
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
delta cephei
U
دلتا- قیفاووس
delta orionis
U
دلتا- جبار
delta ursa majoris
U
دلتا- دب اکبر
delta ursa majoris
U
مغرز
star delta switch
U
کلید ستاره مثلث
v connection
U
اتصال مثلث
y connection
U
اتصال شلواری
connection
U
وابستگی
y connection
U
اتصال ستاره
connection
U
اتصال یا چیزی که متصل میشود
connection
U
پیوستگی اتصال
connection
U
بستگی نسبت
connection
U
مقام
connection
U
خویش
connection
U
رابطه
connection
U
پیوند
connection
U
انشعاب
connection
U
اتصال
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection
U
اتصال زمین
connection
U
ارتباط
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
faulty connection
U
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
building connection
U
انشعاب ساختمان
cascade connection
U
اتصال ابشاری
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
to make a connection
U
رابطه ای برقرار کردن
interrupt a connection
U
قطع شدن یک اتصال
internal connection
U
اتصال داخلی
physical connection
U
اتصال مادی
solderless connection
U
اتصال بدون لحیم
connection to ventilator
U
اتصال به هواکش
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
cascade connection
U
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
cascade connection
U
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
ground connection
U
اتصال زمین
connection terminal
U
پایانه اتصال
connection survey
U
نقشه برداری منطقه ربط
connection plug
U
دو شاخه
connection of the vaginal
U
passages anal and افضاء
connection line
U
خط اتصال
connection fuse
U
ماسوره اتصال دهنده
connection factor
U
ضریب انشعاب
connection diagram
U
دیاگرام مداری
connection diagram
U
دیاگرام اتصال
connection cable
U
کابل اتصال
connection fuse
U
فیوزاتصال
connection box
U
جعبه اتصال
electric connection
U
اتصال الکتریکی
exhaust connection
U
اتصال خروجی
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
cascade connection
U
دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
parallel connection
U
اتصال موازی
mains connection
U
اتصالاصلی
star connection
U
اتصال ستاره
hardwired connection
U
می بجای ورودی و سوکت
tandem connection
U
اتصال ابشاری
tandom connection
U
اتصال دنبال هم
earth connection
U
اتصالزمینی
connection point
U
مرکزاتصال
coach connection
U
کلاجمتصل
chimney connection
U
دودکشمرتبطکننده
tandom connection
U
اتصال ابشاری
zigzag connection
U
اتصال زیگزاگ
two phase connection
U
اتصال یا مدار دو فازه
trunk connection
U
اتصال مشترکین از طریق ترانک
three phase connection
U
اتصال سه فازه
taylor connection
U
اتصال تیلور
telephone connection
U
اتصال تلفنی
overhead connection
U
اتصالبالایی
star connection
U
اتصال ستارهای
mesh connection
U
اتصال توری
main connection
U
اتصال اصلی
pipe connection
U
اتصال لوله
phonograph connection
U
پریز مخصوص پیکاپ
outer connection
U
پیوند برونی
outer connection
U
اتصال خارجی
Is there a connection to Glasgow?
U
آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
microphone connection
U
اتصال میکروفن
series connection
U
اتصال زنجیری
series connection
U
اتصال دنبالهای
plug connection
U
کنتاکت پریز
plug connection
U
اتصال دوشاخه
electrical connection
U
متصلکنندهالکتریکی
series connection
U
اتصال سری
series parallel connection
U
اتصال سری- موازی
telephone test connection
U
اتصال ازمایش تلفن
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
series parallel connection
U
اتصال زنجیری- موازی
three phase bridge connection
U
اتصال پل سه فازه
main circuit connection
U
اتصال مدار اصلی
video connection panel
U
صفحهاتصالبهنمایشگر
flexible hose connection
U
رابطانعطافپذیرلوله
rear
[front]
connection
U
اتصال
[جلوئی]
پشتی
fits units with ... connection
U
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
electrical connection panel
U
صفحهاتصالبهبرق
air hose connection
U
اتصالشلنگهوا
zig zag connection
U
اتصال زیگزاگی
inlet pipe connection
U
اتصال لوله ورودی
idling current connection
U
اتصال جریان بی باری
idle current connection
U
اتصال جریان بی باری
post-insulated connection
U
پس از پیوند عایق دار شده
He talked in this connection (vein).
U
دراین زمینه صحبت کرد
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
U
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
equipotential bonding conductor connection
U
ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
To come into the open.
U
آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
to open out
U
باز کردن
open out
U
بسط دادن
open out
U
توسعه دادن
X/OPEN
U
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
to open out
U
توسعه دادن
to open out
U
گستردن
to open out
U
بسط دادن
the open
U
هوای ازاد
the open
U
ملاء عام
the open
U
ملا عام
open
U
:باز
open
U
روشن شدن خوشحال شدن
open
U
باز شدن
open
U
روباز
open
U
باز
open
U
فضای باز
open
U
زمین باز گسترده
open
U
مروحه را باز کنید
open
U
سکی
open
U
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open
U
وزن ازاد
open
U
وضع زه هنگام کشیده شدن
open
U
خط بازبی دفاع
open
U
اشکار
open
U
شکفتن
open
U
مفتوح شدن
open
U
افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open
U
مفتوح
open
U
گشوده سرگشاده
open
U
دایر
open
U
ازاد اشکار
open
U
بی الایش
open
U
مهربان رک گو
open
U
صریح
open
U
درمعرض
open
U
بی پناه
open
U
بی ابر
open
U
واریز نشده
open
U
بازکردن
open
U
گشودن گشادن
open
U
قابل بحث
open
U
باز کردن باز شدن
open
U
بلامتصدی
open
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open
U
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open
U
فایل خواندنی و نوشتنی
open
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open
U
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open
U
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open
U
نابسته
open
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
open
U
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open to any one
U
مباح
open
U
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open
U
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open
U
بی دفاع واریز نش
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open
U
ازاد
open
U
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open
U
تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open vertict
U
رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open interval
U
فاصله نا محدود
[بی کران]
[ریاضی]
open to question
<adj.>
U
مشکوک
open wire
U
سیم هوایی
open wire
U
سیم لخت
open water
U
فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
open to question
<adj.>
U
مورد شک
open-handed
<adj.>
U
دست و دلباز
open wiring
U
سیمکشی باز
open the door to
U
مجال دادن به
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com