Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
on a grand scale
<adv.>
U
به مقدار زیاد
on a grand scale
<adv.>
U
در مقیاس بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grand
U
بزرگ مهم
grand
U
مشهور
grand
U
مجلل
grand
U
باوقار
grand
U
جدی
grand
U
معروف
grand
U
بسیار عالی باشکوه
grand
U
هزار دلار
grand
U
والا
grand division
U
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
grand division
U
تقسیمات بزرگ طبله
grand daughter
U
دختر دختر
grand dame
U
زن با نفوذ
grand father
U
پدر بزرگ
grand duchess
U
زوجه یا بیوه دوک
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand duchess
U
دوشس بزرگ
grand slams
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand dame
U
بانو
grand conanical
U
بندادی بزرگ
grand father
U
جد
grand pianos
U
پیانوی بزرگ و افقی
grand piano
U
پیانوی بزرگ و افقی
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
grand jury
U
هیات منصفه عالی
grand jury
U
هیئت منصفه عالی
grand juries
U
هیات منصفه عالی
grand juries
U
هیئت منصفه عالی
grand aunt
U
خاله پدری
grand aunt
U
خاله مادری عمه پدری
grand aunt
U
عمه مادری
grand child
U
نوه
grand slams
U
شلم
grand slams
U
توفیق عظیم
grand mal
U
حمله بزرگ صرع
grand mother
U
جده
grand son
U
پسر پسر
grand nephew
U
نوه برادر یا خواهر
grand niece
U
نوه برادر یا خواهر
grand opera
U
اپرای سنگین
grand opera
U
اپرای عمیق
grand parent
U
جد و جده
grand son
U
پسر دختر
grand uncle
U
دایی پدر
grand uncle
U
دایی مادر
grand uncle
U
عموی پدر
grand uncle
U
عموی مادر
grand vizier
U
صدراعظم
grand vizier
U
نخست وزیر
grand mother
U
مادر بزرگ
grand mal
U
صرع بزرگ
grand duchy
U
قلمرودوشس
grand duchy
U
قلمرو دوک
grand duchy
U
دوک نشین
grand slam
U
موفقیت کامل
grand slam
U
توفیق عظیم
grand slam
U
شلم
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slams
U
موفقیت کامل
grand duke
U
دوک بزرگ
grand inquisitor
U
رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
grand larceny
U
سرقت عظیم
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
grand larceny
U
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
grand larceny
U
سرقت کبیره
grand larceny
U
سرقت اموال پرقیمت
grand touring car
U
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
great grand father
U
جد اعلی
m f scale
U
مقیاس نرینگی- مادینگی
to scale down
U
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down
U
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
two scale
U
دو مقیاسی
two scale
U
دودویی
k scale
U
مقیاس ک
scale value
U
ارزش مقیاسی
scale up
U
افزایش مقیاس
scale down
U
کاهش
scale down
U
به نسبت ثابت
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
scale down
U
کاهش مقیاس
scale up
U
افزایش
scale down
U
کاهش تدریجی
t scale
U
مقیاس T
x scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale
U
قطعه
scale
U
ترازو
scale
U
جدول
scale
U
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
U
شاخص
scale
U
میزان مقیاس درجه
scale
U
مقیاس نقشه
scale
U
طبله
scale
U
طبلک درجه
scale
U
خطکش
scale
U
قپان
scale
U
درجه بندی
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
U
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
U
مشابه 8865
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
scale
U
نرخ دو مقدار
scale
U
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
U
مقیاس کردن
scale
U
درجه
scale
U
مقیاس گذاشتن
scale
U
مقیاس
scale
U
دسته بندی
f scale
U
مقیاس اف
scale
U
ن
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
z scale
U
مقیاس " زی "
y scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale
U
مقیاس طولی عکس
plotting scale
U
خط کش مختصات
scale board
U
تخته نازک
micrometer scale
U
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
micrometer scale
U
طبله میکرومتر
medium scale
U
نقشه مقیاس متوسط
logarithmic scale
U
درجه بندی لگاریتمی
medium scale
U
در مقیاس متوسط
maximum scale value
U
مقدار درجه بندی حداکثر
map scale
U
مقیاس نقشهای
map scale
U
مقیاس نقشه
mach scale
U
مقیاس ماکیاول گرایی
needle scale
U
حرکت تعادلی روی یک پا
nominal scale
U
مقیاس اسمی
precision scale
U
مقیاس دقیق
product scale
U
مقیاس فراورده
psychological scale
U
مقیاس روانی
plotting scale
U
خط کش مسافت یاب
range scale
U
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
ration scale
U
مقیاس نسبتی
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
plateform scale
U
قپان سکوب دار
photographic scale
U
مقیاس عکاسی
percentile scale
U
مقیاس صدکی
range scale
U
طبله مسافت
ordinal scale
U
مقیاس ترتیبی
numerical scale
U
مقیاس شماره بندی شده
numerical scale
U
مقیاس عددی
nominal scale
U
مقیاس
nominal scale
U
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
point scale
U
مقیاس امتیازی
windage scale
U
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
U
مقیاس طیفی
site scale
U
دستگاه تراز توپ
site scale
U
طبله تراز
sight scale
U
مقیاس نشانه روی
sight scale
U
طبله نشانه روی
belly scale
U
شکمصاف
Celsius scale
U
درجهیسیلیوس
cine scale
U
صفحهنشانگر
scale of weights
U
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
U
وسعت طرح
swan scale
U
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
altitude scale
U
ارتفاعدیجیتالی
windage scale
U
مقیاس تغییر سمت
vertical scale
U
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
transverse scale
U
مقیاس عرضی
tonal scale
U
مقیاس صوتی
to turn the scale
U
قطعی بودن
to turn the scale
U
قاطع بودن
to sink in the scale
U
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
U
پایین رفتن
Richter Scale
U
میزان ریشتر
Richter Scale
U
درجهی ریشتر
to scale awall
U
بالارفتن ازدیوار
temperature scale
U
مقیاس دما
scale of project
U
اندازه طرح
scale of production
U
مقیاس تولید
return to scale
U
بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale
U
مخارج متعارفه
kitchen scale
U
ترازویآشپزخانه
latitude scale
U
مقیاسجغرافیایی
letter scale
U
مقیاسنامهها
scale leaf
U
برگقطعهای
tempo scale
U
میزانتمپو
transfer scale
U
پایهانتقال
vernier scale
U
قالبنمایش
At the rate of . On a scale of .
U
به میزان
exposure scale
U
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
scale armor
U
زره پولک دار
height scale
U
پایهارتفاع
scale of preferences
U
مقیاس برتریها
scale of preferences
U
مقیاس رجحانها
scale of balance
U
کپه
scale factor
U
ضریب مقیاس
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor
U
ضریب اندازه
scale factor
U
پیمایش
scale factor
U
مقیاس گذاری
depth scale
U
مقیاسعمیق
distance scale
U
مقیاسمسافت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com