English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
olympic rings U 5 حلقه المپیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Olympic U مربوط به مسابقات المپیک
Olympic U المپیک
still rings U حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
if a rings U اگر کسی تلفن کرد
rings U حلقههای دارحلقه
rings U حرکات دارحلقه
olympic review U نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
olympic cross U صلیب المپیک
olympic lift U بدل کنده یک چاک با کشیدن پای حریف از داخل
olympic lift U کنده یک چاک
winter olympic U بازیهای المپیک زمستانی
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
saturn rings U حلقههای زحل
The name rings at bell. U لین اسم به گوشم آشناست
two rings for the servant U دو زنگ برای نوکر
key-rings U حلقهای که بدان کلید می اویزند
signet rings U انگشتر خاتم دار
wedding rings U حلقه انگشتری نامزدی یاعروسی
collector rings U حلقههای لغزان
slip rings U حلقههای لغزان
fluing rings U دارحلقه
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
He broken an Olympic record. U رکورد المپیک را شکست
he makes rings round them U دست انهارا از پشت می بند د
The sound rings in the ears. U صدا در گوش می پیچد
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
olympic lift and cross face U کنده حصیر مال
leg ride and cross face olympic lift U سگک وارو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com