English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
of a bad origin U بدگهر
of a bad origin U بدتیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
origin U خاستگاه
origin U اصل
origin U بنیاد
origin U منشا مبدا
origin U سرچشمه
origin U علت
origin U مبداء
origin U منشاء
origin U نقطه شروع
origin U اغاز
origin U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin U سرچشمه مایه
origin U مبدا
origin U نژاد
origin U موجب
origin U محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origin U محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin U منبع
origin U اساس
origin U اصل سرچشمه
base of origin U مبداء اصلی
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
basis origin U ماخذ
certificate of origin U گواهی مبدا
certificate of origin U گواهی مبداء
certificate of origin U گواهینامه مبداء
country of origin U کشور مبداء
domicile of origin U اقامتگاه مبداء
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
he is of greek origin U اصلا یونانی است
he is of greek origin U اصلش یونانی است
of ipanian origin U ایرانی الاصل
origin writ U دادخواست بدوی
origin writ U ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
the origin of evil U سرچشمه بدی
the origin of evil U منشا فساد
time of origin U زمان ارسال پیام
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
Everything goes back to its origin . <proverb> U باز گردد به اصل خود هر چیز .
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com