English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
object oriented graphics U نگاره سازی موضوعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
object oriented U تصویری که از بردارهای تعریف
object oriented U زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
object oriented U استفاده میکند تا شکل تصویر را شرح دهد به جای اینکه در شکل پیکس ایجاد کند
object oriented U استفاده میکند
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
oriented U جهت دار
oriented U متمایل به
oriented U گرویده
transaction oriented U تراکنش گر
machine oriented U ماشین گرا
computer oriented U کامپیوتر گرا
software oriented U نرم افزارگرا
sense oriented U حس گرا
byte oriented U لقمه گرا
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
application oriented U کاربرد گرا
problem oriented U مسئله گرا
procedure oriented U رویه گرا
market oriented U بازاری
goal-oriented <adj.> U هدف دار
future-oriented <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
goal-oriented <adj.> U مقصد گرا
target-oriented <adj.> U مقصد گرا
target-oriented <adj.> U هدف دار
target-oriented <adj.> U هدف گرا
market oriented U در جهت بازار
goal oriented U هدف گرا
mission , oriented U لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
goal oriented U مقصد گرا
motor oriented U حرکت گرا
goal-oriented <adj.> U هدف گرا
task oriented U تکلیف گرا
future-oriented <adj.> U آینده گرا
procedure oriented language U زبان رویه گرا
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
problem oriented language U زبان مسئله گرا
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
demand oriented pricing U قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
character oriented protocol U پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
computer oriented language U زبان کامپیوترگرا
competition oriented pricing U قیمت گذاری رقابت امیز
application oriented language U زبان کاربردی
word oriented computer U کامپیوتر کلمه گرا
machine oriented language U زبان ماشین گرا
magazines computer oriented U مجلات کامپیوتری
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
user oriented language U زبان استفاده کننده گرا
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
graphics U شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
graphics U در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
graphics U وسیله الکترونیکی
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
graphics U فن استعمال نمودار
graphics U رسم
graphics U نگاره سازی
graphics U که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics U قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics U فایل که حاوی داده شرح تصویر است
graphics U گرافیک
graphics U چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
graphics U تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
graphics U ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics U UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics U وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics U روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
graphics U شکل ابتدایی
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
management graphics U مدیریت گرافیک
graphics digitizer U دیجیتالی کننده گرافیکی
graphics display U نمایش گرافیکی
graphics terminal U ترمینال گرافیکی
graphics mode U حالت نگاره سازی
graphics program U برنامه گرافیکی
hi res graphics U graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
harvard graphics U هاروارد گرافیکس
harvard graphics U برنامه نگاره سازی هاروارد
graphics, business U تجارت
graphics, business U گرافیک
graphics tablet U تخته نگاره سازی
graphics tablet U لوح گرافیکی
graphics spreadsheet U صفحه گسترده نگارهای
graphics screen U صفحه گرافیکی
graphics scanner U پویشگر نگارهای
graphics resolation U وضوح گرافیکی
interactive graphics U نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
graphics printer U چاپگر گرافیکی
character graphics U نگاره سازی دخشهای
business graphics U گرافیکهای تجاری
block graphics U نگاره سازی بلوک
bar graphics U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics U وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
apa graphics U نگاره سازی APA
analytical graphics U نگاره سازی تحلیلی
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
analytical graphics U گرافیک تحلیلی
presentation graphics U گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
calligraphic graphics U گرافیک خطاطی
passive graphics U گرافیک منفعل
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
vector graphics U نگاره سازی برداری
turtle graphics U گرافیک لاک پشتی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
analysis graphics U نمودارهای تحلیلی
color graphics U گرافیک رنگی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
random scan graphics U نگاره سازی با پوشش تصادفی
interactive graphics system U سیستم گرافیکی محاورهای
multicolor graphics aray U ارایه نگاره سازی چند رنگ
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
stand alone graphics system U سیستم گرافیکی خودکفا
low resolution graphics U توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
enhanced graphics adaptor U وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
low res graphics U گرافیک با وضوح پایین
computer graphics metafile U فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
graphics input hardware U سخت افزار ورودی گرافیکی
color graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
hercules graphics adapter U استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
hercules graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
graphics file format U فرمت فایل نگارهای
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
object of d. U کامه
object of d. U مراد
object of will U موصی به
to a one's object U مقصودخودرا انجام دادن
Whoever else that may object . U هر کس دیگه که اعتراض کند
object U OPERAND
object of d. U ارزو
no object U اهمیت ندارد
object U چیز ماده خارجی
object U پانج کارت که حاوی برنامه است
object U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
object U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
object U زبان برنامه پس از ترجمه
object U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
object U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object U نماش داده می شوند
object U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
object U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
object U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
object U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
no object U چیزی نیست
object U مخالفت کردن
object U شی ء
object U موضوع منظره
object U هدف
object U مفعول
object U کالا اعتراض کردن
object U شیئی
object U موضوع
object U مورد
object U مقصود
object U دلیل اوردن
object U اعتراض کردن
object U اعتراض داشتن
object U چیز
object routin U روال مقصود
object symptoms U نشانههای پیدا یا بیرون نما
parent object U صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
celestial object U celestial
sex object U زنیکهفقطازلحاظجنسیدارایجذابیتباشدونهازلحاظشخصیتوتوانایی
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
object program U برنامه مقصود
object point U مقصد
object point U سمت مورد توجه
perception of an object U مشاهده یا دیدن چیزی
object lessons U درس علمی
object balls U توپهایهدف
Money is no object at all . U پول اصلا" مطرح نیست
object libido U زیستمایه
stimulus object U شیئی محرک
direct object U مفعول مستقیم
direct object U مفعول بیواسطه
direct object U مفعول صریح
indirect object U مفعول غیر مستقیم
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درس علمی
concrete object U عین خارجی
object code U برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
object machine U ماشین مقصود
object module U واحد مقصد
object module U واحد مقصود ماژول مقصود
object of appeal U پژوهش خواسته
object of appeal U مستانف عنه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com