English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
null string U رشته پوچ
null string U رشته تهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
null U بی اثر
null U منفی
null U نول
null U تهی
null U صفر پوچ
null U بلااثر
null U باطل
null U ملغی
null U خنثی
null U پوچ
null U هیچ چیز
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
null U دستور برنامه کد کاری انجام نمیدهد
null U مجموعه حاوی صفرها
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
null U لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
null U کان لم یکن
null U صفر
null and void U باطل و بی اثر
null character U کاراکتر تهی
null character U دخشه پوچ
null and void U باطل
null and void U کان لم یکن
null and void U بی اثر
null and void U کان یم لکن
null set U مجموعه تهی
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
null hypothesis U فرضیه صفر
null hypothesis U فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
null instruction U دستورالعمل پوچ
null instrument U دستگاه صفر
null matrix U ماتریس تهی
null point U نقطه صفر
null set U مجموعه پوچ
null matrix U ماتریس صفر
null modem cable U کابل مودم خنثی
to string up U به هیجان اوردن
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
second string U بازیگر ذخیره
string along U موافق بودن
string along <idiom> U فریفتن
string along U وفق داشتن معوق گذاردن
G-string U لنگ باریک
to string up U کوک کردن
to string up U اماده کردن
to string up U خفه کردن
string course U هره
inner string U زهداخلی
string course U رخبام
string course U قطاربندی
to string up U دارزدن
string U زهی
string U چسبناک دراز
string U به نخ کشیدن
string U بصف کردن
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string U سری پیام یک سری گلوله
string U مربی خم کردن کمان و بستن زه
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string U عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string U ریشهای
string U نخ مانند
string U نخ ریسمان
string U رشته
string U سیم
string U ردیف سلسله
string U قطار
string U رشته کردن نخ کردن
string U زه انداختن به
string U کشیدن
string U : ریش ریش
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
to string up somebody U کسی را دار زدن
to string up somebody U بدار آویختن کسی
string U زه دارکردن
first string U دائمی
first string U منظم
first string U درجه یک
string out <idiom> U کش دادن چیزی
string U رشته کردن
string U : زه
string U تعداد حروف یک رشته
string U برچسب مشخصات یک رشته
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string U رشته خالی
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string variable U متغیر رشته
string tie U کراوات باریک
string picture U روزنه کمان
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
stup string U رشته تنظیم
string operation U عملکردرشتهای
the look end of a string U ان سر نخ که باز و ازاد است
to harp on one string U پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
to harp on one string U پاتوی یک کفش کردن
outer string U زهبیرونی
string's heddle U نخ کجی
string's heddle U ورد
casing first string U عایقاولینطناب
symbolic string U رشته علائم
string bean U انواع لوبیا سبز
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
follow the string U وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
empty string U رشته خالی
string hand U دستی که زه را می کشد
draw string U بند لیفه
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
character string U رشته کاراکتری
bit string U رشته بیتی
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
bit string U رشته ذرهای
alphabetic string U رشته الفبائی
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
shoe string U بند کفش
string beans U انواع لوبیا سبز
navel string U بند ناف
character string U رشته دخشهای
search string U رشته جستجو
string operation U عملیات رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
string manipulation U دستکاری رشته
string length U طول رشته
string handling U بکارگیری رشته
string formula U فرمول رشتهای
string fingers U سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string file U پرونده رشتهای
string silencer U صداگیر
string dampener U صداگیر
shot string U ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
string arm U بازوی زه کش
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
string bass U ویولون سل بم
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string bass U کنترباس
suspension insulator string U عایقسیمهایمتراکم
cut-string stairs U بغل بند باز
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com