English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
notify the public U به اطلاع عموم رساندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notify U اگاهی دادن
notify U اعلام کردن اخطار کردن
notify someone U به کسی اخطار کردن
notify U اگاه ساختن
notify U مطلع کردن
notify U اطلاع دادن
notify U اخطار کردن به
notify handler U مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند
notify party U فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
in public U علنا"
in public U علنی
the public U عامه
the public U عموم مردم
public a U وکیل عمومی
public U همگان
public d. U زمین خالصه
public U عامه اشکار
public U ملی
public U عامه
public U همگانی
public U مردم
public U اجتماعی
public U عموم
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public U متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public U عمومی
public U همگانی ملی
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public U ملت
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public mischief U جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public ownership U مالکیت عمومی
public place U محل عمومی
public network U شبکه عمومی
public morals U اخلاق حسنه
public monopoly U انحصار دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public servant U خادم ملت
public servant U مستخدم دولت
public sale U مزایده
public sale U حراج
public order U نظم عمومی
public servant U مستخدم عمومی
public road U شارع عام
public property U مال عمومی
public policy U سیاست عمومی
public place U مکان عمومی
public mischief U جرم علیه جامعه
public meeting U اجتماع
public meeting U تجمع
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public information U اطلاعات عمومی
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
public image U تصور عمومی
public health U بهداشت همگانی
public goods U کالاهای عمومی
public good U کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
public finance U مالیه عمومی
public facilities U تسهیلات عمومی
public expenditures U مخارج عمومی
public enterprises U موسسات عمومی
public endowment U وقف عام
public institutions U موسسات عمومی
public institutions U نهادهای دولتی
public life U زندگی سیاسی
public library U کتابخانه عمومی
public law U حقوق بین المللی عمومی
public law U حقوق عمومی
public interests U مصالح عامه
public interest U منافع عامه
public interest U نفع عمومی
public interest U منافع عمومی
public instractions U معارف
public instractions U تعلیمات همگانی
public employees U کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
public enterprise U مدیریتومالکیتعمومی
public convenience U توالتعمومی
public bar U اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
general public U عامهمردم
public garden U باغچهعمودی
to make public U افشا کردن
to make public U فاش کردن
to make public U اشکار یا علنی کردن
the public voice U عمومی
the public voice U ارا
the public purse U خزانه ملی
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
public holiday U تعطیلیعمومیورسمی
public notice U آگهی به مردم
public baths U استخر عمومی
public domain U مالکیت دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public domain U خالصه دولتی
public ownership U خالصه دولتی
public domain U ملک خالصه
public ownership U ملک خالصه
the american public U مردم امریکا
quasi public U نیمه عمومی
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited U دارای روحیه اجتماعی
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public ship U کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public ship U ناو دولتی
public session U جلسه علنی
public services U بریات عمومیه
public services U خدمات عمومی
public service U استخدام دولتی
public service U خدمت بجامعه
public spiritedness U خیر خواهی مردم
public spiritedness U خیرخواهی عموم
quasi public U نیمه دولتی
public warehouse U انبار عمومی
public utility U عام المنفعه
public utility U کار عام المنفعه
public utilities U برق و ...
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
public utilities U تسهیلات عمومی
public trial U دادرسی علنی
public treasury U بیت المال
public traffic U رفت و امد همگانی
public submission U مناقصه رسمی
public spiritedness U میهن پرستی
public servant U کارمنددولت
notary public U دفتر اسناد رسمی
public works U تاسیسات عام المنفعه
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public relations U روابط عمومی
public opinion U افکار عمومی
public nuisances U مزاحمت عمومی
public works U امورعام المنفعه
public works U فواید عامه
public works U کارهای ساختمانی همگانی
in the sight of the public U در ملاء عام
in the sight of the public U در انظار عمومی
in the public view U در ملاء عام
public servants U مامورین دولتی
public welfare U رفاه عمومی
for the public good U برای خیر عموم
endowments to the public U اوقاف عامه
public prosector U مدعی العموم
public prosector U دادستان
public defender U وکیل تسخیری
public nuisances U unisance
public nuisance U مزاحمت عمومی
public prosecutors U مدعی العموم
public prosecutors U دادستان
public prosecutor U مدعی العموم
public prosecutor U دادستان
public corporation U شرکت سهامی عام
public company U شرکت سهامی عام
public companies U شرکت سهامی عام
public-spirited U میهن پرست
public house U کاروانسرا
public house U مهمانخانه
public house U میخانه
public nuisance U unisance
public sector U بخش دولتی
public sector U بخش عمومی
public schools U مدارس دولتی
public schools U مدارس عمومی
public houses U میخانه
public houses U مهمانخانه
public houses U کاروانسرا
public-spirited U خیرخواه مردم
notary public U صاحب محضر
public amnsement U نمایشگاه عمومی
pf public utility U سودمند برای همه
open to the public U برملا
open to the public U علنی
public domain U خالصه دولتی
open to the public U اشکار در نزد همه
public domain U ملک خالصه
public domain U خط مشی عمومی
public domain U زمین خالصه
public deposits U سپردههای عمومی
pf public utility U عام المنفعه
public affairs U روابط عمومی
public assistance U کمکهای دولتی
public benefits U منافع عمومی
public borrowing U استقراض عمومی
public building U بنای همگانی
public debt U قرضه عمومی
public debt U بدهی دولت
public decency U عفت عمومی
public domain U خالصه
public life U زندگی در سیاست
notary public U سردفتر اسناد رسمی
public broadcasting U پخش برنامه عمومی
public cost U هزینه عمومی
open to the public U واضح درنظر عموم
of public utility U عام المنفعه
notary public U دفتر ثبت
public disclosure U تشهیر
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
Director of Public Prosecutions U مسئولپیگردپلیس
public domain software U نرم افزار همگانی
In deference to public opinion. U به احترام افکار عمومی
Public opinion is against the project. U عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
public officer [American E] U کارمند دولت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com