English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nominal price U قیمت اسمی
nominal price U قیمت عادی
nominal price U بهای اسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nominal U اعتباری
nominal U اسمی
nominal U صوری
nominal U جزئی
nominal U کم قیمت
nominal U فاهری
nominal U غیر واقعی
nominal value U ارزش اسمی
nominal value U قیمت اسمی سهمی
nominal value U قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
nominal value U بهای اسمی
nominal value U قیمت اسمی
nominal value U مقدار اسمی
nominal bandwidth U پهنای باند نامی
nominal senator U سناتور انتصابی
nominal bandwidth U پهنای بانداسمی
nominal scale U مقیاس
nominal cost U هزینه اسمی
nominal size U اندازه اسمی
nominal size U اندازه نامی
nominal capital U سرمایه اسمی
nominal weapon U جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
nominal voltage U ولتاژ اسمی
nominal rating U کار اسمی
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale U مقیاس اسمی
nominal list U صورت اسامی
nominal list U فهرست نامها
nominal length U طول نامی
nominal income U درامد اسمی
nominal frequency U فرکانس نامی
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
nominal filter U صافی میکرونی
nominal diameter U قطر نامی
nominal load U بار اسمی
nominal load U بار خارجی اسمی
nominal data U داده اسمی
nominal horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
nominal pitch U گام اسمی
nominal diameter U قطر اسمی
nominal partner U شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
nominal partner U شریک اسمی
nominal wage U مزد اسمی
nominal interest rate U نرخ بهره اسمی
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
mean price U قیمت متوسط
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
price U قیمت
at any price U بهر قسمت که باشد
at any price U بهر بها
least price U حداقل قیمت
all in price U قیمت کل
all in price U بهای کامل
price U مبلغ شرطبندی
price U نرخ
price U ارزش پولی کالا
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
price U بها
asking price U قیمت مورد مطالبهی فروشنده
asking price U قیمت آخر
price U بها قائل شدن
outside price U حد اکثر بها
price U قیمت گذاشتن
just price U قیمت عادلانه
just price U قیمت منصفانه
Without ( beyond , above ) price . U بی نهایت قیمتی
last price U قیمت اخر
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
price U ارزش
price setter U قیمت وضع کردن در انحصار
price system U نظام قیمت
price responsiveness U انعطاف پذیری قیمت
price rigidity U انعطاف ناپذیری قیمت
price stability U تثبیت قیمت
price stability U ثبات قیمت
price stabilization U تثبیت قیمت
price stabilization U ثبات قیمت
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
standard price U قیمت استاندارد
price support U حمایت قیمتی
price support U قیمت حمایت شده از طرف دولت
price support U تایید قیمت
price support U حمایت قیمت
price responsiveness U کشش قیمت
price level U سطح قیمت
price index U شاخص قیمت
price increase U ترقی قیمت
price homogeneity U همگنی قیمت
price freezing U تثبیت قیمت
price freezing U انجماد قیمت
price freeze U تثبیت قیمت ها
price fixing U ثابت نمودن قیمت
price expectation U انتظارات درباره قیمت
price expectation U پیش بینی قیمت
price elasticity U حساسیت قیمت
price leadership U رهبری قیمت
price levels U سطح قیمتها
price effect U اثر قیمت
price reduction U کاهش قیمت
price ratio U نسبت قیمت
price of blood U دیه
price of blood U خون تاوان
price of blood U خون بها
price market U وضع کردن قیمت در انحصار
price list U لیست قیمت
price list U فهرست قیمت
price line U خط قیمت
price limit U حد قیمت
price elasticity U کشش قیمت
price system U نظام قیمتی
supply price U قیمت تولیدکننده
trade price U قیمت صنفی
unit price U واحد بهاء
unit price U واحد قیمت
unit price U قیمت واحد
unit price U بهای واحد
unjust price U قیمت ناعادلانه
upset price U کمترین بهای مقطوع درهراج
very low price U ثمن بخس
trade price U قیمت تجاری
trade price U قیمت تجارتی
support price U قیمت حمایتی
target price U قیمت مورد نظر
target price U قیمت موردنظر
terminal price U قیمت تحویل
terminal price U قیمت نهائی
the price was not reasonable U بهای ان معقول بنظر نمیرسید
the price was not reasonable U بهای گزافی بران گذاشته بودند
trade price U بهای تجارتی
trade price U قیمت عمده فروشی
wholesale price U قیمت عمده فروشی
It's a steal at that price. U این قیمت مفت است.
give-away price U قیمت مفت
crash price U قیمت مفت
at a knock-down price U به قیمت مفت
half price U نصف قیمت
What is the price per week? U قیمت برای یک هفته چقدر است؟
cut-price U جنسحراجشده
half-price U نیمبها
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
We must settle the price first. U اول باید قیمت راطی کرد
At the price of. At the cost of . U به قیمت
Every man has his price . U هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
To put a price on something . U روی چیزی قیمت گذاشتن
At all costs . At any price . U به هر قیمتی که شده
What is the price per night? U قیمت برای یک شب چقدر است؟
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
supply price U قیمت عرضه
price system U نسبت و رابطه قیمتها با هم
reasonable price U قیمت عادله
reduced price U بهای نازل
reduced price U بهای کاسته بهای تخفیف دار
regular price U قیمت عادی
repurchase price U قیمت بازخرید
resale price U قیمت فروش مجدد
resale price U بهای خرده فروشی
reserve price U اخرین بها
reserve price U بهای قطعی
reasonable price U قیمت معقول
quoted price U مظنه
price tag U برچسب قیمت کالا
price tag U اتیکت قیمت
price taker U قیمت را داده شده فرض کردن
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price theory U نظریه قیمت
price theory U اقتصاد خرد
price war U جنگ قیمتها
prohibitive price U بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
quoted price U قیمت داده شده
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
sopt price U قیمت روز
sopt price U قیمت فروش نقدی
sopt price U قیمت نقد
spot price U قیمت نقدی
spot price U قیمت برای فروش فوری
spot price U بهای جنس در معامله نقدی
spot price U قیمت تمام شده
standard price U قیمت پایه
shadow price U قیمت سایهای
selling price U قیمت فروش
reserve price U قیمت پایه در حراج
resonable price U بهای عادله
retail price U بهای خرده فروشی
retail price U قیمت خرده فروشی
ruling price U قیمت روز
sale price U قیمت فروش
sale price U قیمت حراج
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
equilibrium price U قیمت در حالت توازن و تعادل
equilibrium price U قیمت تعادل
demand price U حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
current price U قیمت جاری
conversion price U قیمت تبدیل
conversion price U بهای تبدیل
computed price U قیمت ساختگی معادل administeredprice
computed price U قیمت محاسبه شده
competitive price U قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
competitive price U قیمت جاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com