Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nervous breakdown
U
فروباشی روانی
nervous breakdown
U
بحران روانی
nervous breakdown
U
واماندگی روانی
[پزشکی]
nervous breakdown
U
ناتوانی روانی
[پزشکی]
nervous breakdown
U
درماندگی روانی
[پزشکی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breakdown
U
مشابه 1352
breakdown
U
خرابی
breakdown
U
جدایی
breakdown
U
ته نشینی مواد معلق دردوغاب
breakdown
U
از کار افتادگی
breakdown
U
تفکیک
impluse breakdown
U
شکست ضربهای
breakdown voltage
U
ولتاژ جرقه زنی
breakdown lights
U
چراغهای عدم کنترل
incomplete breakdown
U
شکست ناقص
incomplete breakdown
U
شکست جزئی
work breakdown
U
روش تقسیم کار
zener breakdown
U
شکست زنری
car breakdown
U
خرابی اتومبیل
work breakdown
U
روش تقسیم یک عمل به اجزای مشخص و کوچک
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
nervous
U
متشنج
nervous
U
ناارام
nervous
U
عصبی مربوط به اعصاب عصبانی
nervous
U
دستپاچه
nervous
U
عصبی
Can you send a breakdown lorry, please?
U
آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
intermediate frequency breakdown
U
شکست فرکانس میانی
work breakdown structure
U
ساختار تفکیک کار
insulation breakdown test
U
ازمایش شکست عایق
impluse breakdown voltage
U
فشار شکست ضربهای
social breakdown syndrome
U
نشانگان فروپاشی اجتماعی
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
anode breakdown voltage
U
ولتاژ جرقه زنی اند
zener breakdown voltage
U
ولتاژ شکست زنری
nervous system
U
دستگاه عصبی
nervous system
U
سلسله عصب
nervous wreck
U
بینهایتعصبانیونگران
nervous Nellie
<idiom>
U
شخص بزدل وترسو
nervous wreck
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
the nervous system
U
سلسله پیهای نباتی
nervous systems
U
سلسله عصب
nervous breakdowns
U
بحران روانی
nervous Nelly
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
nervous breakdowns
U
فروباشی روانی
nervous systems
U
دستگاه عصبی
nervous systems
U
دستگاه پی
nervous nellie
U
ادم ترسو و بی اثر
nervous nellie
U
ادم محافظه کار و بی خاصیت
nervous prostration
U
ضعف اعصاب
nervous prostration
U
سستی پی خستگی اعصاب
nervous prostration
U
کسالت اعصاب
nervous system
U
دستگاه پی
high frequency gas discharge breakdown
U
شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
autonomic nervous system
U
دستگاه عصبی نباتی
sympathetic nervous system
U
دستگاه عصبی سمپاتیک
conceptual nervous system
U
دستگاه عصبی فرضی
vegetative nervous system
U
دستگاه عصبی نباتی
visceral nervous system
U
دستگاه عصبی احشایی
sympathetic nervous system
U
دستگاه عصبی خود کار
autonomic nervous system
U
دستگاه عصبی خود مختار
parasympathetic nervous system
U
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
peripheral nervous system
U
دستگاهعصبجانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com