Perdic | nautch girl | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 41 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	nautch girl U	رقاصه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	nautch U	که دران رقاص میرقصند
	nautch U	نمایش رقص
	nautch U	نمایش هندی
	He has a crush on that young girl . He is stuck on that young girl . U	گلویش پیش دخترک گیر کرده
	girl U	دختربچه
	her next was a girl U	بچه دومش دختر بود
	who is this girl ? U	این دختر کیست
	old girl U	فارغالتحصیلمدرسهدخترانه
	girl U	معشوقه
	girl U	دوشیزه کلفت
	girl	دختر
	I cant figure that girl out . U	از کارهای او چیزی نمی فهمم
	cover girl U	ستارهی روی جلد
	girl scout U	پیشاهنگ دختر
	girl scout U	عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
	girl scouts U	پیشاهنگ دختر
	unlucky girl U	آدم بد شانس
	to score with a girl <idiom> U	موفق شدن در تلاش نزدیکی کردن با دختری [اصطلاح روزمره]
	girl scouts U	عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
	head girl U	بچهسمبلونمونهمدرسه
	bunny girl U	زنیکهبالباسخرگوشیدرکابارهنوشیدنیسرو میکند
	cover girl U	زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
	the girl guardians U	بزرگترهای دختران
	chorus girl U	زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
	call girl U	فاحشه تلفنی
	bat girl U	توپ جمع کن
	girl guide U	عضو پیشاهنگی دختران
	girl guides U	دختران یشاهنگ
	girl friday U	دستیار زن
	girl friday U	معاون زن
	girl friday U	زن کار امد و لایق
	land girl n U	دختری که کارهای صحرایی میکرد
	pinup girl U	دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
	shop girl U	شاگرد دکان
	shop girl U	شاگرد پادو
	girl guide U	دختر پیشاهنگ
	The girl got panicky and gave herself away . U	دخترک دستپاچه شد وخودش را لو داد
	The girl was penciling her eyebrows . U	دخترک داشت ابروهایش را می کشید
	She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl. U	دختر خودرأیی است
	The blow made me giddy young girl . U	دختر گیج وسر بهوایی است

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy