English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
national income analysis U تحلیل درامد ملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
national income U درامد ملی
real national income U درامد ملی واقعی
real national income U درامد ملی به قیمت ثابت
gross national income U درامد ناخالص ملی
national money income U درامد ملی پولی
net national income U درامد خالص ملی
national net income U درامد خالص ملی
national income determination U تعیین درامد ملی
income analysis U تحلیل درامد
national U قومی
national U ملی
national U وابسته به قوم یاملتی
national U تبعه
national U در سطح ملی
national U شهروند
national product U تولید ملی
national strategy U مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national strategy U استراتژی ملی
national reserve U اندوختگاه ملی
national highway U شاهراه
national state U دولت ملی
national asset U دارائی ملی
national spending U مخارج ملی
national reserve U پاستگاه ملی
national parks U باغ ملی
national security U امنیت ملی
national saving U پس انداز ملی
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute U شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national supply U عرضه ملی
national wealth U ثروت ملی
national pride U شعوبیه
national output U تولید ملی
national objectives U هدفهای ملی
national plan U برنامه ملی
national insurance U بیمه اجتماعی
national insurance U بیمه ملی
national planning U برنامه ریزی ملی
national park U باغ ملی
national policy U خط مشی ملی
national loan U وام ملی
national investment U سرمایه گذاری ملی
national infrastructure U سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national policy U سیاست ملی
national anthem U سرود ملی
national service U خدمت ملی
foreign national U ملیت خارجی
foreign national U تبعه خارجی
national salute U احترام به پرچم ملی
national service U خدمت نظام وظیفه
national command U یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national anthems U سرود ملی
national consumption U مصرف ملی
national convention U مجمع ملی
national culture U فرهنگ ملی
national debt U قرضه ملی
national debt U بدهی ملی
national capital U سرمایه ملی
national budget U بودجه ملی
national bank U بانک ملی
national mourning U سوگواری ملی
local national U سکنه محلی
national government U ائتلافدولت
local national U اهل محل
national sovereignty U حاکمیت ملی
national accounting U حسابداری ملی
national assembly U مجلس ملی
national economy U اقتصاد ملی
national ensign U پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national expenditures U هزینههای ملی
national expenditures U مخارج ملی
national finance U مالیه ملی
national flag U پرچم ملی
national guard U گارد ملی
national programs U برنامههای ملی
national highway U راه اصلی
national dividend U سود سهام ملی
national demand U تقاضای ملی
national defence U پدافند ملی
national defence U دفاع ملی
national defense U دفاع در سطح ملی
national debt U قرض ملی
national defense U دفاع ملی
drawen on the national bank U عهده بانک ملی
national debt burden U بار قرضه ملی
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
gross national expenditure U هزینه ناخالص ملی
member of the national team U عضو تیم ملی
front de liberation national U فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
ministry of national defence U وزارت دفاع ملی
the national consultative assembly U مجلس شورای ملی
ministry of national economy U وزارت اقتصاد ملی
men's national round U مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
national consulative assembly U مجلس شورای ملی
national balance sheet U ترازنامه ملی
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
ministry of national defence U وزارت پدافند ملی
gross national product U محصول ناخالص ملی
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross national product U تولید ناخالص ملی
national broadcasting network U شبکهجهانیپخشبرنامه
net national product U محصول خالص ملی
National Health Service U سیستمتفمینسلامتعمومی
front de liberation national U جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
army national guard U گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
income U دخل
his income U هر چه درامد داردخرج میکند
income U درامد
income U ورودیه جدیدالورود
income U جریان
mean income U درامد متوسط
income U عایدی
income U مهاجر واردشونده
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
income U عایدات
income U ریزش فهور
income U عواید
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
potential gross national product U تولید ناخالص ملی بالقوه
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
real gross national product U تولید ناخالص ملی واقعی
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
National Center for Supercomputing Applications U سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
national crime information center U شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
american national red cross U نشان صلیب سرخ امریکا
To squander tyhe national wealth. U ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
money income U مزد و حقوق
money income U درامد پولی
income tax U مالیات بر درامد
windfall income U درامد باد اورده
real income U مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
median income U درامد میانی
income per capita U درامد سرانه
to rely on somebody for your income U از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
income multiplier U ضریب فزاینده درامد
income leakage U کسر درامد
income leakage U نشت درامد
income forgone U درامداز دست رفته
income forgone U درامد صرف نظر شده
income policy U سیاست درامدی
income policy U سیاست مربوط به درامدها
income velocity U دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
income velocity U سرعت گردش پول
median income U درامد متوسط
income support U پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
live up to one's income U به اندازه درامد خود خرج کردن
labor income U درامدهای کار
marginal income U درامد نهائی
a modest income U درآمدی متوسط
income effect U تناسب خرید با درامد
wage income U درامد بشکل دستمزد
present income U درامد جاری
wage income U درامدمربوط بکار
personal income U درامد سرانه
personal income U درامد شخصی
permanent income U درامد دائمی
per capita income U درامد سرانه
income accounts حساب های درآمد
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
ordinary income U درامد عادی
notional income U درامد خیالی
notional income U درامد فرضی
nonmonetary income U درامد غیر پولی
nominal income U درامد اسمی
present income U درامد حال
property income U درامد ناشی از املاک ومستغلات
psychic income U درامد بی دردسر
unearned income U درامد ازمبنایی جز کار
unearned income U درامد باد اورده
transitory income U درامدموقتی
transitory income U درامد انتقالی
transfer income U درامد انتقالی
total income U درامد کل
the p of income to expenses U نسبت درامدبه هزینه
temporary income U درامد موقتی
taxable income U درامد مشمول مالیات
supplementary income U درامد تکمیلی
stream of income U جریان درامد
rental income U درامد ناشی از اجاره بها
relative income U درامد نسبی
redistribution of income U توزیع دوباره درامد
real income U درامد واقعی
psychic income U درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
net income U درامد خالص
income taxes U مالیات بر درامد
earned income U درامد تحصیل شده
income distribution U توزیع درامد
distribution of income U توزیع درامد
bunched income U درامد خدمات شخصی
disposable income U درامد دریافتی
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income U درامدقابل استفاده
disposable income U درامد قابل تصرف
earned income U درامدحاصله از کار
earned income U درامدکسب شده
fixed income U درامد ثابت
flow of income U جریان درامد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com