Perdic | naked strangle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 28 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	naked strangle U	فشارازجانبگلو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	strangle U	یاد شده را خاموش کنید
	strangle U	در مخابرات یعنی دستگاه
	strangle U	گم شدن درجنگ
	strangle U	دورافتادن از یکان
	strangle U	ول گشتن
	strangle U	سرگردان شدن یا بودن متفرق شدن
	strangle U	خفه کردن
	strangle U	گلوی کسی را فشردن
	To try to strangle someone . U	گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
	naked <adj.> U	عاری
	naked of U	عاری از
	naked U	برهنه
	naked U	بی مدرک
	naked U	عریان
	naked U	عادی
	naked U	لخت
	stark naked U	عور
	stark naked U	لخت
	stark naked U	بکلی برهنه
	naked reverse U	حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
	naked lady U	سورنجان
	naked lady U	پیاز حضرتی
	naked boys U	سورنجان
	naked boys U	پیاز حضرتی
	To undress . to strip one self naked . U	لخت شدن
	Stark naked . In the nude . U	لخت وبرهنه
	She entered the room as naked as the day she was born . U	لخت وعور وارد اتاق شد

Recent search history

Forum search