English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
myrtle formed U موردی
myrtle formed U اس مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
myrtle U مورد سبز
myrtle U پروانش گل تلفونی
myrtle berry U مورد دانه
myrtle berry U حب الاس
myrtle caruncles U شجر بکارت
formed U یات مربوطه را وارد میکند
formed U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
self formed U خود بخود تشکیل شده
formed U نظم فرم
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
formed U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
formed U صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed U ایجاد یک شکل
formed U ساخت
formed U ورقه
formed U شکل دادن
self formed U خود ساخته
formed U طرز ورفتار
formed U نوع
formed U قسم
formed U پروردن
formed U قالب کردن
formed U بشکل دراوردن
formed U شکل
formed U ریخت
formed U ترکیب
formed U تصویر وجه
formed U روش
formed U تشکیل دادن ساختن
formed U طریقه
formed U فرم
formed U شکل گرفتن سرشتن
formed U فراگرفتن
formed U سابقه فعالیت اسب
formed U امادگی
formed U شکل قالب
formed U صورت
formed U تشکیل دادن
formed U صورت دیس
formed U برگه ورقه
formed part U بخش شکل داده شده
formed hole U سوراخ درمقطع طولی
formed hole U سوراخ نیمرخ
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
vault formed in the earth U طاق خاکی
die formed part U بخش قالبی حدیدهای
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
formed milling cutter U دستگاه فرز فرم
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com