Perdic | multiple well system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	multiple well system U	سیستم چند چاهی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	multiple channel system U	سیستم چند کاناله
	multiple loading operating system U	سیستم عامل بارکننده چندتایی
	multiple user system U	سیستم چند استفاده کننده
	multiple voltage system U	روش چند ولتی
Other Matches

	multiple U	معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
	multiple U	حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
	multiple U	معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
	multiple U	معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
	multiple U	استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
	multiple U	دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
	multiple U	نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
	multiple U	مضاعف چند ردیفه چند لولهای
	multiple U	متعدد
	multiple U	مضاعف
	multiple U	چندلا گوناگون
	multiple U	مضرب
	multiple U	چند فاز چندگانه
	multiple U	چند برابر
	multiple U	مضروب
	multiple U	چندگانه
	multiple U	گوناگون
	multiple U	چندین
	multiple U	ضرب چندتا
	multiple U	چند
	multiple connector U	بست چند گانه
	multiple circuit U	مدار چند طبقه
	multiple contact U	دسته کنتاکت
	multiple contact U	کنتاکت دستهای
	multiple correlation U	همبستگی چندگانه
	multiple circuit U	مدار چندگانه
	multiple correlation U	همبستگی چند متغیری
	multiple cut off U	برش چند متغیری
	multiple reinforcement U	تقویت چندگانه
	multiple drill U	تمرین چند یکانی
	multiple drill U	تمرین چندکاره یا مختلط
	multiple foul U	خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
	multiple capacitor U	خازن چندگانه
	multiple use key U	استفادهمتعددکلید
	multiple access U	دستیابی چندگانه
	multiple address U	با نشانی چندگانه
	multiple amplifier U	تقویت کننده چند طبقه
	multiple bond U	پیوند چندگانه
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	least common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
	multiple integral U	انتگرال چندگانه [ریاضی]
	multiple sclerosis U	فلج چندگانه
	least common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	multiple therapy U	درمان تعاونی
	multiple gun U	توپ چند لولهای
	multiple images U	تصاویر چندگانه
	multiple precision U	دقت چند برابر
	multiple punch U	منگنه چندگانه
	multiple wire U	چند سیمه
	multiple regression U	رگرسیون چند گانه
	multiple regression U	رگرسیون چند متغیره
	multiple regression U	رگرسیون
	multiple regression U	چندمتغیری
	multiple series U	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
	multiple length U	با درازی چندگانه
	multiple star U	ستاره چندگانه
	multiple stores U	فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
	multiple transformer U	مبدل با اتصال موازی
	multiple personality U	شخصیت چندگانه
	multiple telegraphy U	تلگراف چندگانه
	common multiple U	مضرب مشترک
	multiple moment U	گشتاور چندگانه
	multiple key	کلید چند راه
	multiple landuse U	استفاده چندگانه زمین
	multiple-choice U	وابسته به پرسش چند پاسخی
	multiple wire U	چند رشتهای
	multiple offence U	حمله مرکب
	multiple ionization U	یونش مکرر
	multiple arc lamp U	لامپ قوسی با اتصال چند گانه
	multiple arch dam U	سد چند قوسی
	multiple address message U	پیام چند ادرسه
	multiple series condenser U	خازن متغیر چند اتصالی
	multiple access network U	شبکه با دسترسی چندگانه
	multiple address instruction U	دستورالعمل چند ادرسه
	multiple unit valve U	لامپ مرکب
	index of multiple correlation U	شاخص همبستگی چندگانه
	multiple grid valve U	لامپ چند شبکه
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	coefficient of multiple correlation U	ضریب همبستگی چندگانه
	multiple job processing U	پردازش چند کاره
	multiple dome dam U	سد چند گنبدی
	multiple differential prediction U	پیش بینی افتراقی چند متغیری
	multiple discriminant function U	تابع تشخیص چند متغیری
	multiple contact switch U	کلید پلهای
	multiple pass printing U	چاپ چند گذری
	multiple choice test U	ازمون چند گزینهای
	multiple cable joint U	اتصال کابل چند رشتهای
	multiple choice item U	پرسش چند گزینهای
	multiple cable joint U	موف انشعاب
	multiple cable joint U	مفصل انشعاب
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	multiple drum winding U	سیم پیچ استوانهای چندگانه
	multiple determination coefficient U	ضریب تعین چند متغیری
	smallest common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	law of multiple proportions U	قانون نسبتهای اضعافی
	multiple exposure mode U	چندحالته
	lowest common multiple U	کوچکترین مضرب مشترک
	multiple light fitting U	رابطچندلامپ
	lowest common multiple U	کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
	multiple-span beam bridge U	پلمیلهایچنددهانهای
	double multiple disc clutch U	کلاج چند صفحه- دوبل
	lowest common multiple [LCM] U	کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
	linear system [system of linear equations] U	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
	system U	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
	system U	سلسله
	system U	رشته دستگاه
	system U	طرز روش
	c.g.s. system U	دستگاه سگث
	system U	نظم ترتیب
	system U	اصول وجود
	system U	اسلوب
	system U	نظام
	system U	نظم منظومه
	system U	قاعده رویه
	system U	طرز اسلوب
	system U	جهاز
	system U	دستگاه
	system U	سلسله رشته
	system U	طریقه
	system U	همستاد روش
	system U	منظومه
	system U	مجموعه سازمان
	system U	ترتیب
	system U	روش اصول
	system U	نظام سیستم
	system U	تشکیلات
	system U	سازمان
	system U	سیستم
	value system U	نظام ارزشها
	cw system U	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	system U	همست
	an system U	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
	the system of U	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
	the system of U	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
	system U	سامانه
	p system U	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
	system U	سازگان
	system U	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
	railroad system U	سیستم راه اهن
	orthorhomobic system U	دستگاه راست گوشه
	power system U	شبکه نیرو
	railway system U	شبکه راه اهن
	ptolemaic system U	هئیت بطلیموسی
	quota system U	نظام سهمیه بندی
	quantized system U	دستگاه کوانتایی
	organ system U	دستگاه
	quota system U	سیستم سهمیهای
	numeration system U	سیستم شمارشی
	on line system U	سیستم درون خطی
	one component system U	سیستم یک جزیی
	open system U	نظام باز
	open system U	سیستم باز
	open system U	سازگان باز
	operating system/ U	سیستم عامل دو
	price system U	نسبت و رابطه قیمتها با هم
	price system U	نظام قیمتی
	price system U	نظام قیمت
	parallel system U	شبکه موازی
	ragozin system U	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
	railway system U	سیستم راه اهن
	rationing system U	نظام جیره بندی
	rationing system U	نظام سهمیه بندی
	recoil system U	سیستم دافع
	recoil system U	دستگاه دافع توپ
	recoil system U	سیستم عقب نشینی توپ
	payroll system U	سیستم پرداخت حقوق
	phonetic system U	سیستم صوتی
	physiocratic system U	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
	practical system U	دستگاه یکانهای عملی
	power system U	سیستم قدرت سیستم انرژی
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	rhombic system U	دستگاه راست گوشه
	point system U	شرط بندی براساس امتیاز
	planning system U	نظام برنامه ریزی
	planetary system U	شمسی
	planetary system U	سیستم خورشیدی
	redox system U	سیستم اکسایش- کاهش
	numeral system U	سیستم عددی
	limbic system U	دستگاه کناری
	measuring system U	سیستم سنجش
	merit system U	نظام شایستگی نگر
	microcomputer system U	سیستم ریزکامپیوتری
	miniature system U	خرده نظام
	mixed system U	نظام مختلط
	mksa system U	دستگاه مکثا
	mnemonic system U	نظام یادیار
	modern system U	نظام نوین
	modern system U	نظام جدید
	total system U	سیستم کامل
	mature system U	سیستم کامل
	london system U	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
	lymphatic system U	دستگاه لنفاوی
	magnet system U	سیستم اهنربایی
	magnetic system U	سیستم مغناطیسی
	makagonov system U	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
	management system U	سیستم مدیریت
	management system U	سیستم اداره
	maroczy system U	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
	oblique system U	سیستم مایل