English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
multiple voltage system U روش چند ولتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiple channel system U سیستم چند کاناله
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
low voltage system U سیستم فشار ضعیف
low voltage system U شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
polygonal voltage of a polyphase system U ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز
diametral voltage of a polyphase system U ولتاژ قطری مدار چند فاز
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
low voltage supply system U سیستم تغذیه فشار ضعیف
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple U معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple U معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple U متعدد
multiple U مضاعف
multiple U چندگانه
multiple U مضروب
multiple U چند فاز چندگانه
multiple U چند برابر
multiple U مضرب
multiple U چندلا گوناگون
multiple U ضرب چندتا
multiple U چندین
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple U گوناگون
multiple U چند
multiple access U دستیابی چندگانه
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
multiple address U با نشانی چندگانه
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
multiple capacitor U خازن چندگانه
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multiple use key U استفادهمتعددکلید
multiple bond U پیوند چندگانه
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple wire U چند سیمه
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple personality U شخصیت چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
multiple reinforcement U تقویت چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند متغیره
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple regression U رگرسیون
multiple star U ستاره چندگانه
multiple punch U منگنه چندگانه
multiple precision U دقت چند برابر
multiple regression U چندمتغیری
multiple wire U چند رشتهای
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple gun U توپ چند لولهای
multiple images U تصاویر چندگانه
multiple ionization U یونش مکرر
multiple key کلید چند راه
multiple landuse U استفاده چندگانه زمین
multiple length U با درازی چندگانه
multiple moment U گشتاور چندگانه
multiple offence U حمله مرکب
multiple therapy U درمان تعاونی
common multiple U مضرب مشترک
multiple drill U تمرین چند یکانی
multiple contact U کنتاکت دستهای
multiple connector U بست چند گانه
multiple-choice U وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple correlation U همبستگی چندگانه
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
multiple circuit U مدار چند طبقه
multiple cut off U برش چند متغیری
multiple sclerosis U فلج چندگانه
multiple circuit U مدار چندگانه
multiple contact U دسته کنتاکت
multiple contact switch U کلید پلهای
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
law of multiple proportions U قانون نسبتهای اضعافی
multiple exposure mode U چندحالته
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
multiple light fitting U رابطچندلامپ
multiple unit valve U لامپ مرکب
multiple pass printing U چاپ چند گذری
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
multiple series condenser U خازن متغیر چند اتصالی
multiple grid valve U لامپ چند شبکه
multiple discriminant function U تابع تشخیص چند متغیری
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple cable joint U مفصل انشعاب
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
multiple choice item U پرسش چند گزینهای
multiple choice test U ازمون چند گزینهای
multiple determination coefficient U ضریب تعین چند متغیری
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple dome dam U سد چند گنبدی
multiple job processing U پردازش چند کاره
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple arch dam U سد چند قوسی
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple cable joint U موف انشعاب
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
multiple address message U پیام چند ادرسه
multiple-span beam bridge U پلمیلهایچنددهانهای
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
voltage U نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
voltage U ولتاژ تانسیون
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
useful voltage U ولتاژ موثر
voltage U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage U فشار الکتریکی
y voltage U ولتاژ ستاره
voltage U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltage U ولتاژ
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
insulation voltage U ولتاژ ایزولاسیون
inverse voltage U ولتاژ معکوس
ionization voltage U ولتاژ یونیزاسیون
delta voltage U ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
deionization voltage U ولتاژ دیونیزاسیون
deflecting voltage U ولتاژ منحرف کننده
internal voltage U نیروی الکتروموتوری
instantaneous voltage U ولتاژ لحظهای
disruptive voltage U ولتاژ جرقه زنی
peak voltage U ولتاژ پیک
peak voltage U ولتاژ حداکثر
discharge voltage U ولتاژ دشارژ
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
insulation voltage U فشار ازمایش
internal voltage U ولتاژ داخلی
peak voltage U ولتاژ اوج
output voltage U ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
transient voltage U ولتاژ لحظهای
transient voltage U ولتاژ ضربهای
transient voltage U ولتاژ گذرا
transient voltage U فشارالکتریکی ناپایدار
load voltage U ولتاژ بار
low voltage U فشار ضعیف
tube voltage U ولتاژ لامپ
constant voltage U فشار الکتریکی ثابت
constant voltage U ولتاژ ثابت
cutoff voltage U ولتاژ قطع
line voltage U ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
transformer voltage U ولتاژ ترانسفورماتور
output voltage U ولتاژ خروجی
terminal voltage U ولتاژ ترمینال
service voltage U ولتاژ کار
operating voltage U ولتاژ کار
limiting voltage U ولتاژ مرزی
line voltage U ولتاژ خط
line voltage U ولتاژ شبکه
threshold voltage U اختلاف سطح استانهای
threshold voltage U ولتاژ استانه
total voltage U ولتاژ کل
terminal voltage U ولتاژ قطبی
instantaneous voltage U مقدار لحظهای فشار الکتریکی
supply voltage U ولتاژ ورودی
filament voltage U ولتاژ فیلامان
filament voltage U ولتاژ افروزه
field voltage U ولتاژ میدان
voltage drop U افت فشار الکتریکی
fault voltage U ولتاژ عیب
fault voltage U ولتاژ خطا
extinction voltage U ولتاژ خاموشی
extinction voltage U ولتاژ قطع تخلیه
high voltage U ولتاژ بالا
re striking voltage U ولتاژ بازگیری جرقه
series voltage U ولتاژ سری
heating voltage U ولتاژ گرمایش
heater voltage U ولتاژ رشته گرمساز
star voltage U ولتاژ ستاره
generator voltage U ولتاژ ژنراتور
forward voltage U ولتاژ مستقیم
generator voltage U ولتاژالترناتور
spark voltage U ولتاژ جرقه
signal voltage U ولتاژ سیگنال
signal voltage U ولتاژ دریافتی
signal voltage U ولتاژ ورودی
firing voltage U ولتاژ اشتعال
grid voltage U ولتاژ شبکه
grid voltage U پتانسیل پلاریزاسیون شبکه
rated voltage U ولتاژ اسمی
hum voltage U ولتاژ نویز
induced voltage U فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
induction voltage U ولتاژ القائی
induction voltage U فشار القائی
inductor voltage U ولتاژ تحریک کننده
inductor voltage U ولتاژاندوکتور
voltage gradient U گرادیان ولتاژ
voltage gradient U شیب ولت,
voltage gradient U شیب پتانسیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com