English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amplifier U فزونساز
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
y amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
amplifier U فزون ساز
amplifier U تقویت کنندهء برق
amplifier U نیروافزا
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier U تقویت کننده
amplifier U بلند گو
class c amplifier U فزون ساز درجه سی
differential amplifier U تقویت کننده تفاضلی
main amplifier U تقویت کننده اصلی
magnetic amplifier U امپلیفایر مغناطیسی
feedback amplifier U تقویت کننده فیدبک
impluse amplifier U تقویت کننده ضربه جریان
input amplifier U تقویت کننده اولیه
input amplifier U تقویت کننده ورودی
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
intermediate amplifier U تقویت کننده میانی
light amplifier U تقویت کننده ی نور
line amplifier U تقویت کننده خط
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
linear amplifier U تعویض کننده خطی
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
tube amplifier U تقویت کننده لامپی
triode amplifier U فزون ساز سه قطبی
sweep amplifier U فزون ساز روبنده
sense amplifier U تقویت کننده حسی
relay amplifier U تقویت کننده امدادی
power amplifier U تقویت کننده قدرت
output amplifier U تقویت کننده خروجی
operational amplifier U تقویت کننده عملیاتی
operational amplifier U تقویت کننده محاسباتی
video amplifier U تقویت کننده تصویری
video amplifier U فزون ساز ویدئو
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
magnetoresistive amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
pulse amplifier U تقویت کننده پالس
microphone amplifier U تقویت کننده میکروفن
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
back of the amplifier U آمپیلیفایرعقبی
z axis amplifier U تقویت کننده محور "زد"
y axis amplifier U تقویت کننده محور ایگرگ
x axis amplifier U تقویت کننده محور ایکس
voltage amplifier U تقویت کننده ولتاژ
voltage amplifier U امپلیفایر ولتاژ
class b amplifier U فزون ساز درجه ب
audio amplifier U تقویت کننده صوتی
broadband amplifier U فزونساز باند گسترده
bandpass amplifier U فزونساز پالاییده
class ab amplifier U فزون ساز درجه ا ب
chrominance amplifier U فزون ساز رنگ تابی
audio amplifier U امپلی فایر صوتی
class a amplifier U فزون ساز درجه ا
amplifier tube U لامپ فزون ساز
audio amplifier U فزونساز صوتی
cascode amplifier U فزون ساز کاسکودی
low frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس پایین
low pass amplifier U تقویت کننده پایین گذر
audio frequency amplifier U فزونساز صوتی
push pull amplifier U تقویت کننده پوش- پول
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
sound volume amplifier U تقویت کننده شدت صوت
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
microphone pre amplifier U پیش فزون ساز میکروفون
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
public address amplifier U فزون ساز بلندگوی اجتماعات
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
frequency selective amplifier U تقویت کننده سلکتیو فرکانس
high fidelity amplifier U تقویت کنندههای فا
high fidelity amplifier U امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
intermediate frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس میانی
intermediate frequency amplifier U فزونساز بسامد واسطه
beam power amplifier tube U لامپ فزونساز اشعهای
multiple U چند برابر
multiple U متعدد
multiple U گوناگون
multiple U مضاعف
multiple U چندلا گوناگون
multiple U ضرب چندتا
multiple U چندگانه
multiple U مضروب
multiple U مضرب
multiple U چند فاز چندگانه
multiple U چند
multiple U چندین
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple U معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple U معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple star U ستاره چندگانه
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple reinforcement U تقویت چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
multiple regression U چندمتغیری
multiple regression U رگرسیون
multiple regression U رگرسیون چند متغیره
multiple personality U شخصیت چندگانه
multiple precision U دقت چند برابر
multiple punch U منگنه چندگانه
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
multiple sclerosis U فلج چندگانه
multiple-choice U وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple use key U استفادهمتعددکلید
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple wire U چند رشتهای
multiple wire U چند سیمه
multiple offence U حمله مرکب
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple bond U پیوند چندگانه
multiple cut off U برش چند متغیری
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
multiple correlation U همبستگی چندگانه
multiple contact U کنتاکت دستهای
multiple contact U دسته کنتاکت
multiple connector U بست چند گانه
multiple circuit U مدار چند طبقه
multiple circuit U مدار چندگانه
multiple access U دستیابی چندگانه
multiple address U با نشانی چندگانه
multiple capacitor U خازن چندگانه
multiple gun U توپ چند لولهای
multiple therapy U درمان تعاونی
multiple drill U تمرین چند یکانی
multiple moment U گشتاور چندگانه
multiple length U با درازی چندگانه
multiple landuse U استفاده چندگانه زمین
multiple key کلید چند راه
multiple ionization U یونش مکرر
multiple images U تصاویر چندگانه
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
common multiple U مضرب مشترک
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple exposure mode U چندحالته
multiple address message U پیام چند ادرسه
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
law of multiple proportions U قانون نسبتهای اضعافی
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
multiple light fitting U رابطچندلامپ
multiple grid valve U لامپ چند شبکه
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
multiple arch dam U سد چند قوسی
multiple cable joint U مفصل انشعاب
multiple pass printing U چاپ چند گذری
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
multiple unit valve U لامپ مرکب
multiple dome dam U سد چند گنبدی
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple series condenser U خازن متغیر چند اتصالی
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple job processing U پردازش چند کاره
multiple voltage system U روش چند ولتی
multiple discriminant function U تابع تشخیص چند متغیری
multiple cable joint U موف انشعاب
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
multiple channel system U سیستم چند کاناله
multiple choice item U پرسش چند گزینهای
multiple choice test U ازمون چند گزینهای
multiple contact switch U کلید پلهای
multiple determination coefficient U ضریب تعین چند متغیری
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
multiple-span beam bridge U پلمیلهایچنددهانهای
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com