English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multi user U چند کاربری
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user U کاربر
user U مصرف کننده
user U استفاده کننده
user U استعمال کننده کاربر
user U بکار برنده
user U بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
user U گرداننده
user U متصدی
user U اپراتور
user U کاربر
user U یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
user U انتفاع از اموال
user U نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
user U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
user U کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
user U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user U نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
user U نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
user U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
user U مشابه 10322
user U بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
user U رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است
user U انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
user U سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
user U 1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید
user U پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
user freindly U کاربریار
user group U گروه استفاده کننده
user interface U میانجی کمکی
user library U کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
user default U پیش فرض کاربر
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
user profile U جدول نمودار استفاده کننده
user program U برنامه کاربر
user group U گروه کاربران
user freindly U کاربرپسند
user-friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
end user U شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
end user U کاربر نهایی
end user U استفاده کننده نهایی
single user U تک کاربری
power user U کاربر پیشرفته
dominant user U یکان مصرف کننده عمده
dominant user U استفاده کننده عمده
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
user program U برنامه استفاده کننده
common user U مشترک
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
user defined U تعریف شده توسط کاربر
common user U عمومی
common user U خدمات عمومی
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
user cost U هزینه استعمال
user friendly U که استفاده و کار با آن ساده است
user cost U هزینه استفاده
user supplied U تامین شده توسط کاربر
user's terminal U ترمینال استفاده کننده
user terminal U پایانه کاربر
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
mid user U اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
multi way machine U دستگاه چند راهه
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi contact U چند قطبی
multi address U با چند نشانی
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi mate U مالتی میت
multi-millionaire U بسیار پولدار
multi-millionaire U بسیار ثروتمند
multi-millionaires U بسیار پولدار
multi-coloured U چندرنگه
multi-storey U چندطبقه
multi disk U سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi level U چند سطحی
multi channel U چند کاناله
multi meter U سنجه چند کاره
multi disk U مربوط به چندین نوع دیسک
multi valued U چند ارز
multi way switch U کلید چند راهه
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi stage U چند مرحلهای
multi stage U چند طبقه
multi way switch U کلید تبدیل
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking U اجرای چندین کار
multi purpose U چند منظوره
multi-millionaires U بسیار ثروتمند
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi ply U چند لا
multi platform U که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi pass U چند گذری
common user supplies U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user items U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
user cost of capital U هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
user defined function U عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
common user items U اقلام عمومی
user oriented language U زبان استفاده کننده گرا
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
user defined key U کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
graphical user interface U واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
graphical user interface U استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
graphical user interface U میانجی نگارهای کاربر
highway user tax U مالیات حق عبور
common user items U اقلام مشترک المصرف بین یکانها
common user items U امادمشترک
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
multi variate analysis U تحلیل چند متغیره
multi prupose project U طرح چند منظوره
multi window editor U برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi segment magnetron U ماگنترون با اند چند تیغهای
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi stage scaffolding U داربست چند طبقه
multi grid tube U لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe U بوری چند شعله
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
multi layer weld U جوشکاری چند لایه
multi span bridge U پل چند دهانه
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine U ماشین چند کاره
multi line spectrum U طیف چند خطی
multi flame burner U اجاق چند شعله
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
multi speed motor U موتور چند سرعتی
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multi color recorder U نگارنده چند رنگ
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multi conductor cable U کابل افشان
multi stage production U تولید چند مرحلهای
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi stage press U پرس چند طبقه
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multi part stationery U کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi scan monitor U مشابه 6632
multi-ply yarn U نخ چند لا
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
multi-purpose ladder U نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood U تختهچندخط
multi chamber klin U کوره چند محفظهای
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi blade grap U قلاب چند تیغه
multi circuit switch U کلید سری
common user net work U شبکه مخابراتی مشترک
multi-storey car park U پارکینگ چند طبقه
multi spindle drilling machine U ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park U پارکینگ طبقاتی
multi span deap beam U تیر تیغه چند دهانه
perveance of a multi electrode valve(tub U پروه انس لامپ چند قطبی
multi section type rotary switch U سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks] U یونیماک [حمل و نقل]
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system U اصول وجود
system U نظم ترتیب
system U طرز روش
system U رشته دستگاه
system U سلسله
system U اسلوب
system U منظومه
system U مجموعه سازمان
system U طریقه
system U نظم منظومه
system U سلسله رشته
system U دستگاه
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system U قاعده رویه
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system U جهاز
system U نظام
system U ترتیب
system U روش اصول
system U نظام سیستم
system U تشکیلات
system U طرز اسلوب
value system U نظام ارزشها
system U همستاد روش
the system of U the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
c.g.s. system U دستگاه سگث
system U سازمان
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com