English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cork U چوب پنبه
cork U در دهن کسی راگذاشتن
cork U گرفتن
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
cork U چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork U بستن
cork U راه چیزی
he bobded up like a cork U عین فنر از جایش پرید
rock cork U پنبه کوهی
cork sheet U ورقه چوب پنبهای
cork screw U پیچ سر بطری
cork oak U پیچ سربطری
cork oak U درخت چوب پنبه کش
cork jacket U جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
cork borer U چوب پنبه سوراخ کن
the cork went off with apop U چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
waxing cork U چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
cork tip U نوکچوبپنبهای
cork ball U توپچوبپنبهای
f.of mountain U پای کوه
mountain U کوهستانی
mountain U کوهستان
mountain کوه
f.of mountain U دامنه کوه
mountain slope U کوهشیبدار
mountain torrent U سیلکوهپایهای
At the foot of the mountain. U دردامنه کوه
mountain ranges U سلسله جبال
the ridge of a mountain U پشته کوه
mountain ranges U کوه زنجیره
mountain troops U یکانهای کوهستانی
mountain sickness U کوه گرفتگی
mountain sickness U کوهزدگی یا کوهگرفتگی
he climbed up the mountain U ازکوه بالارفتن
mountain ash U انواع تیس
mountain climate U اقلیم کوهستانی
mountain climbing U کوهنوردی
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
mountain region U کوهساران
mountain pride U گلپر
mountain pine U کاج کوهی
mountain pass U گردنه
make a mountain out of a molehill <idiom> U از کاه کوه ساختن
To make a mountain out of a mole - hI'll . U ازکاهی کوهی ساختن
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
mountain ash [rowan ] U درخت سمان کوهی
The mountain peak is not in sight. U قله کوه پیدا نیست
green mountain boy U مرد بومی یا ساکن ورمونت
Everst is the highest mountain in the world . U اورست بلندترین کوه دنیاست
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
It was terribly hard work getting to the top of the mountain. U رسیدن به نوک کوه کا ربسیار مشکلی بود
Sea [mountain] air makes you hungry. U هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com