English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
mountain climbing U کوهنوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
Other Matches
climbing U بالارفتن
climbing U اوج
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbing U صعودکردن
climbing U بالا کشیدن
climbing U صعود
climbing U ترقی کردن
climbing U صعود کردن
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
consecutive climbing U صعود نوبتی
continuous climbing U صعود طبیعی
free climbing U صعود ازاد
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
climbing boots U پوتین کوهنوردی
balance climbing U صعود تعادلی
hill climbing U روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
artificial climbing U صعود مصنوعی
pole climbing U از تیر بالا رفتن
climbing harness U نوارکوهنوردی
climbing frame U وسیلهایمخصوصبازیکودکان
climbing pack U کوله پشتی
rock-climbing U صخرهنوردی
climbing sack U کوله پشتی
back and knee climbing U صعود تنورهای
f.of mountain U پای کوه
mountain U کوهستانی
mountain U کوهستان
f.of mountain U دامنه کوه
mountain کوه
At the foot of the mountain. U دردامنه کوه
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
mountain slope U کوهشیبدار
he climbed up the mountain U ازکوه بالارفتن
mountain ranges U کوه زنجیره
mountain ranges U سلسله جبال
the ridge of a mountain U پشته کوه
mountain torrent U سیلکوهپایهای
mountain troops U یکانهای کوهستانی
mountain climate U اقلیم کوهستانی
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mountain pass U گردنه
mountain pine U کاج کوهی
mountain pride U گلپر
mountain region U کوهساران
mountain sickness U کوهزدگی یا کوهگرفتگی
mountain sickness U کوه گرفتگی
mountain ash U انواع تیس
mountain ash [rowan ] U درخت سمان کوهی
make a mountain out of a molehill <idiom> U از کاه کوه ساختن
To make a mountain out of a mole - hI'll . U ازکاهی کوهی ساختن
green mountain boy U مرد بومی یا ساکن ورمونت
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The mountain peak is not in sight. U قله کوه پیدا نیست
Everst is the highest mountain in the world . U اورست بلندترین کوه دنیاست
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
It was terribly hard work getting to the top of the mountain. U رسیدن به نوک کوه کا ربسیار مشکلی بود
Sea [mountain] air makes you hungry. U هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com