English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modular U با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
modular U وابسته به قدر مطلق
modular U مطابق اندازه یامقیاس
modular U قایسی
modular U دارای قسمتهای کوچک
modular U پیمانهای
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
constraint U اجبار
under constraint U مجبور درفشار
constraint U فشار
constraint U اضطرار
constraint U قید گرفتاری
constraint U توقیف
constraint U محدودیت
constraint U قید
constraint U مانع
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
modular program U برنامه پیمانهای
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular range U دامنه تغییرات مدول
modular system U سیستم پیمانهای
modular design U مدل پیش ساخته
modular design U طراحی پیمانهای
modular design U طرح پیمانهای
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
modular coding U برنامه نویسی پیمانهای
economic constraint U محدودیت اقتصادی
constraint of supply U محدودیت امادی
capital constraint U محدودیت سرمایه
budget constraint U محدودیت بودجه
wage constraint U محدودیت دستمزد
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com