English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modern languages U زبانهای امروزی
modern languages U زبانهای این عصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modern U نو
modern U متاخر
modern U نوین
modern U امروزی
modern U جدید
modern U تازه
modern U جدید مدرن
modern U کنونی
modern benoni U بنونی مدرن
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
modern history U تاریخ معاصر
modern pentathlon U پنجگانه مدرن
modern poets U شعرای متاخر
modern physics U فیزیک نوین
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
modern-day U روزگارمدرن امروزی
modern mortar U خمپارهامروزی
modern physics U فیزیک جدید
modern bow U کمانامروزی
modern physics U فیزیک مدرن
modern system U نظام جدید
modern system U نظام نوین
modern sector U بخش نوین
modern sector U بخش جدید
languages U زبان ها
languages U تبدیل و اجرا میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages U در زمان اجرا
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U بصورت لسانی بیان کردن
languages U سخنگویی تکلم
languages U کلام
languages U لسان
languages U زبان
languages U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
languages U ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages U نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages U زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
languages U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
the press of modern life U فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
sign languages U زبان علامات
sign languages U زبان مخصوص کرها
To have a flair for languages. U ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
sign languages U مکالمه با اشاره
sign languages U زبان اشاره
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
The living languages of the world. U زبانهای زند ؟ دنیا
low level languages U زبانهای سطح پایین
robot control languages U زبانهای کنترل روبوت
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com