Perdic | milieu therapy | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 75 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	milieu therapy U	محیط درمانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	milieu U	محیط اجتماعی
	milieu U	اطراف
	milieu U	دوروبر
	milieu U	قلمرو
	milieu U	اجتماع
	milieu U	محیط
	social milieu U	محیط اجتماعی
	therapy U	مداوا تداوی
	therapy U	معالجه
	will therapy U	اراده درمانی
	therapy U	درمان
	placebo therapy U	درمان با دارونما
	play therapy U	بازی درمانی
	quadrangular therapy U	درمان دو زوجی
	radium therapy U	معالجه بارادیوم
	reality therapy U	واقعیت درمانی
	physical therapy U	ورزش درمانی
	physical therapy U	تن درمانی
	music therapy U	موسیقی درمانی
	marriage therapy U	درمان زناشویی
	interpretive therapy U	درمان تفسیری
	insight therapy U	بینش درمانی
	indoklon therapy U	درمان با استنشاق اندوکلون
	recreation therapy U	سرگرمی درمانی
	relationship therapy U	درمان ارتباطی
	endodontic therapy U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	endodontic therapy U	روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
	endodontic therapy U	عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
	x ray therapy U	درمان با اشعه مجهول
	work therapy U	کاردرمانی
	supportive therapy U	درمان حمایتی
	social therapy U	درمان اجتماعی
	sex therapy U	درمان اختلالات جنسی
	semantic therapy U	معنا درمانی
	role therapy U	نقش درمانی
	religious therapy U	دین درمانی
	relaxation therapy U	ارمش درمانی
	implosive therapy U	درمان با غرقه سازی تجسمی
	convulsive therapy U	تشنج درمانی
	conjoint therapy U	درمان زوجی
	shock therapy U	درمان با ضربه برقی
	behavior therapy U	رفتار درمانی
	aversion therapy U	درمان اجتنابی
	art therapy U	هنر درمانی
	analytic therapy U	درمان تحلیلی
	adjuvent therapy U	درمان تکمیلی
	adjunctive therapy U	درمان جنبی
	active therapy U	درمان فعال
	occupational therapy U	کاردرمانی
	occupational therapy U	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
	group therapy U	گروه درمانی
	speech therapy U	گفتار درمانی
	cooperative therapy U	درمان تعاونی
	multiple therapy U	درمان تعاونی
	gestalt therapy U	گشتالت درمانی
	family therapy U	خانواده درمانی
	existential therapy U	درمان وجودی
	electroshock therapy U	درمان با ضربه برقی
	electroconvulsive therapy U	درمان با تشنج برقی
	corrective therapy U	درمان اصلاحی
	direct therapy U	درمان رهنمودی
	depth therapy U	درمان عمقی
	dual sex therapy U	درمان دو جنسیتی
	root canal therapy U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	insulin coma therapy U	درمان با اغماء انسولینی
	root canal therapy U	روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
	insulin shock therapy U	درمان با ضربه انسولین
	root canal therapy U	عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
	activity group therapy U	درمان با فعالیت گروهی
	encounter group therapy U	درمان با گروه رویارویی
	carbon dioxide therapy U	درمان با انیدرید کربنیک
	directive group therapy U	درمان رهنمودی گروهی
	electric convulsive therapy U	درمان با تشنج برقی
	client centered therapy U	درمان متمرکز بر درمان جو

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy