English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
metric waves U موجهای متری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metric U مبحث بحرووزن شعر
metric U علم سجع
metric U اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
metric U متریک
metric system U سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
metric horsepower U اسب بخار متریک
font metric U اندازه گیری فونت
font metric U سنجش فونت
metric system U سیستم متری
metric system U سیستم متریک
metric system U سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
metric methods U روشهای کمی
metric mile U دو 0051 متر
metric space U فضای متریک [ریاضی]
metric space U فضای متری [ریاضی]
metric ton U مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
metric ton U تن متریک یا تن هزار کیلویی
metric miler U دونده دو 0051 متر
folding yardstick [metric] U خط کش تاشو [ابزار]
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
metric spark plug U شمع متری
folding yardstick [metric] U خط کش جیبی [ابزار]
prefixes used in the metric system U پیشوندهای دستگاه متری
waves U موج
waves U موج رادیویی
waves U موج زدن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
new waves U نیوویو
waves U خیزاب
waves U هیجان
waves U فر موی سر دست تکان دادن
waves U موجی بودن موج زدن
train of waves U قطار موج
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
crashing waves U امواج خروشان
make waves <idiom> U ایجاد دردسر
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
radio waves U امواج رادیویی
the waves of the sea U امواج دریا
the waves of the sea U خیزابهای دریا
thermal waves U امواج گرمایی
sound waves U موج صوتی
bed waves U موج بستر
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves U موجهای هجوم
tidal waves U موجهای پس از زمین لرزه
tidal waves U امواج جزرومدی
shock waves U موج ضربهای
shock waves U موج ضربه
shock waves U موج ضربت
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
brain waves U امواج مغزی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
gravitational waves U امواج گرانشی
gravity waves U امواج ثقلی
ground waves U امواج زمینی
hertzian waves U امواج هرتز
incoherent waves U امواج همدوس
sound waves U صوت
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
gravitational waves U امواج جاذبه
amplification of seismic waves U تقویتکنندهامواجمتزلزل
deep water waves U موجهای زیرابی
The infantry attacked in waves . U پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
transcription of seismic waves U آوانویسیارتعاشزمینی
detection of seismic waves U ردیابامواجمرتعش
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
visualization of seismic waves U تجسمارتعاشاتزمینلرزه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com