English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
merit goods U کالاهای مطلوب
merit goods U کالاهای ایده ال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
merit U استحقاق
merit U مزیت
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
merit U شایستگی
merit U سزاواری
merit U لیاقت استحقاق
merit U شایسته بودن استحقاق داشتن
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
to merit reward U سزاوار پاداش بودن
merit badge U نشانه هنر
merit system U نظام شایستگی نگر
merit rating U درجه بندی شایستگی
To assert oneself . To display ones merit . U خودی را نشان دادن
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
available goods U کالاهای موجود
goods U کالا
get the goods on someone <idiom> U فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
goods U اجناس
goods U کالاها
goods U جنس
goods U امتعه
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
prohibited goods U کالاهای منع شده
proprietary goods U کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
perishable goods U perishables
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
prohibited goods U اشیاء ممنوع
piece goods U کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
producer goods U کالاهای تولیدی
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods U کالاهای مولد
producer's goods U مواد تولیدی
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
on receipt of the goods U برسیدن کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
heavy goods U کالاهای سنگین
heavy goods U محصول صنایع سنگین
heavy goods U ماشین الات سنگین
household goods U her by girl married anewly to given parents جهیزیه
intermediate goods U کالاهای واسطهای
intermediate goods U کالاهای واسطه
investment goods U کالاهای سرمایهای
inwards goods U کالاهای وارداتی
knit goods U کش بافت
knit goods U کالای کش بافت
lien on goods U حق حبس کالا
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
mixed goods U کالاهای مختلط
narrow goods U کاذی باریک
narrow goods U نوار قیطان
nondurable goods U کالاهای بی دوام
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
order for goods U سفارش کالا
goods wagon U واگنحملکالا
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods U اجناس ذرعی
white goods U حوله سفید ملافه
white goods U پارچه سفید نخی
we ran out of these goods U این کالای ما تمام شد
valuable goods U اشیاء باارزش
valuable goods U اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
manufactured goods U کالایکارخانهساز
Contraband goods. U کالای قا چاق
transport of goods U حمل و نقل بار
transport of goods U رفت و آمد بار
substandard goods U اجناس بنجل
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods <idiom> U موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
staple goods U کالای بسیار ضروری
spot goods U کالاهای اماده تحویل
spot goods U کالاهای موجود
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
soft goods U کالاهای بی دوام
smuggled goods U کالای قاچاق
secondhand goods U کالاهای دست دوم
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
stolen goods U اموال مسروقه
stolen goods U مال دزدی کالای دزدیده شده
to boycott goods U تحریم کردن کالا
the goods in question U کالای موردبحث
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods U کالاهای حمایتی
substitute goods U کالاهای جانشین
stolen goods U کالای مسروقه
stolen goods U مال مسروقه
public goods U کالاهای عمومی
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods U کالاهای جمعی
collection of goods U دریافت کالا
checking of goods U بررسی امتعه
carriage of goods U حمل و نقل کالا
capital goods U دارایی ثابت
collective goods U مانند جاده
collective goods U پارک و غیره
contrabanded goods U اموال و اشیا قاچاق
consumption goods U کالاهای مصرفی
consumer's goods U کالای مصرفی
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
complementary goods U کالاهای مکمل
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
common goods U کالای مورد نیاز عموم
capital goods U کالاهای سرمایهای
business goods U کالای تولیدی
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
consumer goods U کالاهای مصرفی
consumer goods U اشیاء مصرفی
luxury goods U کالاهای تجملی
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
goods trains U قطار حمل کالا
goods trains U قطار باربری
goods train U قطار حمل کالا
goods train U قطار باربری
consumer goods U کالای مصرفی
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of goods U صورت کالا
attractive goods U کالاهای جذاب
appropriation of goods U ضبط مال التجاره
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
dry goods U خشکبار
acceptance of goods U قبول کردن کالا
dry goods U اجناس خشک
d. in second hand goods U سمسار
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods and services U کالاها و خدمات
goods and chattels U اموال و دارائیهای منقول
goods afloat U کالای در راه
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
handling of goods U جابجایی کالا
finished goods U کالاهای اماده فروش
final goods U کالا برای مصرف نهائی
final goods U کالای نهائی
goods in pledge U کالای گروی
goods in transit U کالاهای عبوری
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
finished goods U کالاهای ساخته شده
goods on consignment U کالاهای امانی
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
goods intake U کالاهای دریافتی
handling of goods U جابجایی امتعه
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
d. in second hand goods U دست فروش
hazardous goods U امتعه خطرناک
discount of goods U تخفیف روی کالا
hard goods U اجسام سخت
hazardous goods U کالاهای خطرناک
dress goods U قماشهای زنانه
fate of goods U وضعیت کالا
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
durable goods U کالاهای بادوام
fancy goods U کالاهای تجملی
goods traffic [British E] U حمل و نقل بار
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
The goods were shipped by air . U کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
goods of perishable nature U اموال سریع الفساد
He swore to having paid for the goods . U قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
goods received note U برگه دریافت کالا
handing stolen goods U اخفاء مال مسروقه
transportation of goods [American E] U رفت و آمد بار
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
goods traffic [British E] U رفت و آمد بار
transportation of goods [American E] U حمل و نقل بار
labor intensive goods U کالاهای کاربر
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
mass production of goods U تولید انبوه کالا
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
conclearer of stolen goods U مخفی کننده اموال مسروقه
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
sea borne goods U کالای حمل شده بوسیله دریا
receiver of stolen goods U خریدار مال مسروقه
receiver of stolen goods U مال خر
cost of goods manufactured U قیمت تمام شده تولید
cost of goods purchased U قیمت تمام شده کالای خریداری شده
such goods will sell very high U اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
Payment on delivery of goods. U پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
man made goods U کالاهای ساخت بشر
bogie goods van U واگنحملکالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com