Perdic | mental function | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mental function U	کارکرد ذهنی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mental U	ذهنی
	mental U	عقلی
	mental U	روانی
	mental U	مغزی هوشی
	mental U	روحی
	mental U	دماغی
	mental a U	دیوانگی
	mental U	فکری
	mental a U	جنون
	mental maturity U	رشد
	mental maturity U	بلوغ ذهنی
	mental incapacity U	سفه
	mental test U	ازمون روانی
	mental image U	تصویر ذهنی
	mental hygiene U	بهداشت روانی
	mental health U	سلامت روانی
	mental work U	کار فکری
	mental health U	بهداشت روانی
	mental structure U	ساخت ذهنی
	mental set U	امایه ذهنی
	mental topography U	مکان نگاری ذهن
	mental perception U	ادراک
	mental pabulum U	قوت دهنی
	mental perception U	دریافت
	mental examination U	معاینه روانی
	mental status U	وضع روانی
	mental process U	فرایند ذهنی
	mental reservation U	خود داری از ذکر مطلبی
	mental retardation U	عقب ماندگی ذهنی
	mental retardation U	عقب مانده ذهنی
	mental perception U	درک
	mental faculty U	قوه ذهنی
	mental disorder U	اختلال مشاعیر
	mental development U	رشد ذهنی
	mental deterioration U	تباهی عقلی
	mental abnormality U	اختلال مشاعر
	mental derangement U	اشفتگی روانی
	mental age U	سن عقلی
	mental deficiency U	عقب ماندگی ذهنی
	mental deficiency U	عقب ماندگی روانی وفکری
	mental defectives U	اختلال حواس
	mental measurement U	اندازه گیری روانی
	mental analysis U	تحلیل ذهنی
	mental confusion U	گم گشتگی ذهنی
	mental apparatus U	دستگاه ذهن
	mental discipline U	پرورش ذهنی
	mental growth U	رشد ذهنی
	mental ability U	توانایی ذهنی
	mental faculties U	قوی ذهنی
	mental subnormality U	عقب ماندگی ذهنی
	mental hospital U	بیمارستانروانی
	mental economy U	اقتصاد روانی
	mental disturbance U	اختلال روانی
	mental defect U	نقص عقلی
	mental disorder U	بیماری روانی
	mental disorder U	اختلال روانی
	mental illness U	بیماری روانی
	mental disease U	بیماری روانی
	mental conflict U	تعارض روانی
	borderline mental retardation U	عقب ماندگی ذهنی مرزی
	borderline mental deficiency U	نقص عقلی مرزی
	secondary mental deficiency U	عقب ماندگی ذهنی ثانوی
	organic mental disorder U	اختلال روانی عضوی
	mental element of crime U	عنصر روانی جرم
	primary mental deficiency U	عقب ماندگی ذهنی نخستین
	primary mental abilities U	تواناییهای عقلی نخستین
	higher mental processes U	فرایندهای عالی ذهن
	columbia mental maturity scale U	مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
	california tests of mental maturity U	ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
	otis lennon mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
	terman group test of mental ability	آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
	otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
	zero of a function U	ریشه تابع [ریاضی]
	to function as something U	به کار رفتن به عنوان چیزی
	even function U	تابع زوج
	function	تابع [ریاضی]
	zero of a function U	صفر یک تابع [ریاضی]
	function U	کارکرد
	function U	فعالیت
	function U	وفیفه عمل کردن
	function U	کارایی
	function U	خاصیت وجودی
	function U	کار کردن
	function U	طرزکار تابع
	function U	کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
	function U	دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
	function U	مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
	function U	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
	function U	دستورالعمل
	function U	وفیفه
	function U	کار
	function U	کارویژه
	function U	پیشه
	function U	مقام
	function U	ماموریت عمل
	function U	ایفاء
	function U	عمل کردن کارکردن
	function U	ایین رسمی
	function U	عمل
	function U	نقش
	function U	لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
	function U	چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
	function U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	OR function U	پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
	NOT function U	تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
	NOT function U	معادل تابع NAND
	NOT function U	مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
	NOR function = U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
	NOR function = U	مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
	function U	وفیفه داشتن
	neither nor function U	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
	OR function U	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
	function U	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
	function U	تابع
	function U	انجام عمل به درستی
	function U	مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
	recursive function U	تابع بازگشتی
	saving function U	صورت مقدار پس انداز درامدشخص
	proper function U	مشخصه تابع
	propositional function U	وفیفه حسی
	quadratic function U	تابع درجه دوم
	revenue function U	تابع درامد
	propositional function U	امر حسی
	saving function U	تابع پس انداز
	power function U	تابع توانی
	power function U	تابع قدرت
	preference function U	تابع رجحان
	preference function U	تابع ترجیح
	secondary function U	کارکرد ثانوی
	power function U	این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
	probability function U	تابع احتمال
	production function U	تابع تولید
	proper function U	ویژه تابع
	predefined function U	تابع از پیش تعریف شده
	real function U	تابع حقیقی
	cosine function U	تابع کسینوس [ریاضی]
	root of a function U	ریشه تابع [ریاضی]
	root of a function U	صفر یک تابع [ریاضی]
	argument [of a function] U	متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
	continuity of a function U	پیوستگی تابعی [ریاضی]
	inverse function U	تابع وارون [ریاضی]
	differentiable function U	تابع مشتق پذیر [ریاضی]
	sine function U	تابع سینوس [ریاضی]
	absolute value function U	تابع قدر مطلق [ریاضی]
	transcendental function U	تابع غیرجبری [ریاضی]
	inverse function U	تابع معکوس [ریاضی]
	arithmetical function U	تابع حسابی [ریاضی]
	generalized function U	توزیع [ریاضی]
	generalized function U	تابع تعمیم یافته [ریاضی]
	injective function U	تزریق
	arithmetic function U	تابع حسابی [ریاضی]
	frequency function U	تابع تکرار [ریاضی]
	smooth function U	تابع همواری [ریاضی]
	argument [of a function] U	متغیر مستقل [ریاضی]
	holomorphic function U	تابع هولومورفیک [ریاضی]
	sediment function U	تابع بده مواد جامع
	tax function U	تابع مالیات
	temperature function U	تابع دما
	threshold function U	تابع استانهای
	total function U	تابع کامل
	transfer function U	تابع انتقال
	transformation function U	تابع تبدیل
	trial function U	تابع ازمایشی
	trigonometric function U	تابع مثلثاتی
	tact function U	کارکرد نامیدن
	switching function U	تابع راه گزین
	sheffer function U	تابع شفر
	sine function U	تابع سینوسی
	standard function U	تابع استاندارد
	state function U	تابع حالت
	step function U	تابع پلهای
	step function U	تابع پلکانی
	stress function U	تابع تنش
	supply function U	تابع عرضه
	utility function U	تابع مفید
	utility function U	تابع کاربردی
	wave function U	تابع موجی
	function selector U	انتخابگرکارآمد
	function selectors U	عاملانتخابکننده
	linear function U	نگاشت خطی [ریاضی]
	continuous function U	تابع پیوسته [ریاضی]
	domain of a function U	دامنه یک تابع [ریاضی]
	trigonometric function U	تابع های مثلثاتی [ریاضی]
	function keys U	کلیدهایانجام وفایف
	function keys U	کلیدهاتابع
	weight function U	تابع وزنی
	well behaved function U	تابع خوشرفتار
	well defined function U	تابع خوش تعریف
	work function U	انرژی خروج
	work function U	انرژی ازاد در ترمودینامیک
	work function U	تابع کار
	function button U	دکمهردیاب
	function display U	نمایشگرتابع
	increasing function U	تابع فزاینده
	function key U	کلید وفیفهای
	function invocation U	احضار تابع
	function generator U	مولد تابع
	function generator U	تابع زا
	function codes U	کدهای کار
	function code U	کد تابع