English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
bit mapped font U قلم شطرنجی
bit mapped screen U RA قرار گیرد
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
bit mapped font U فونت شطرنجی
character mapped display U نمایش طرح دخشهای
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
video U تلویزیونی تلویزیون
video U ویدئو
video U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video U تصویری
video signal U سیگنال ویدئویی
still video camera U دوربیننمایشثابت
video frequency U بسامد ویدئو
Video for Windows U مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
video monitor U مونیتوربصری
video disk U دیسک بصری دیسک تصویری
video disk U دیسک ویدئویی
reverse video U کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
reverse video U صفحه نمایش معکوس
video nasty U فیلمخشنیاترسناک
video conference U کنفرانسیکهافرادشرکتکنندهدرآنبهفواصلدورازهمحضوردارندوبااستفادهازتجهیزاتتصویریوشنیداریباهمدرارتباطهستند
video port U قسمتنمایش
inverse video U تصویر وارون
TV/video button U ویدئو
TV/video button U دکمهتلوزیون
composite video U تصویر ترکیبی
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
composite video U واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
video recorder U دستگاهضبطتصویر
video monitor U مانیتور تصویری
rgb video U R
video generator U مولد تصویر
video amplifier U فزون ساز ویدئو
video cassettes U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video games U بازی دیدنی
video game U بازی دیدنی
video transmission U ارسال ویدئویی
video tape U نوار سمعی و بصری
video amplifier U تقویت کننده تصویری
video tape U نواردیداری و شنوایی
video terminal U پایانه تصویری
interactive video U سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
video terminal U ترمینال تصویری
adjacent video U ویدئو مجاور
video frequency U فرکانس ویدئو
video ram U RA بصری یا تصویری
video detector U اشکارساز ویدئو
video signal U پیام ویدئو
video digitizer U دیجیتالی کننده تصویری
video carrier U حامل ویدئو
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
video signal U سیگنال یا علامت ویدئو
video adapter U وفق دهنده بصری
video disk U دسترسی مستقیم
reverse video U ویدئوی معکوس
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
video switcher technician U تکنسینتعویضنمایشگر
production video switcher U دکمهنمایشگرمحصولات
video monitoring selector U انتخابگرصفحهنمایشویدئویی
video cassette recorder U ضبطنوارویدئویی
auxiliary video switcher U دکمهنمایشکمکی
video connection panel U صفحهاتصالبهنمایشگر
desktop video unit U مقدارصفحهنمایشرومیزی
still video film disc U سطحفلاپیدیسک
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
asymmetric video compression U استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
asymmetric video compression U تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
video display unit U واحد نمایش تصویری
video game machine U ماشین بازی تصویری
surveillance video recording U نگارش ویدئوی نظارتی
reproduction [of a recording] [audio, video] U بازنواخت
digital video effects monitor U صفحهنمایشدیجیتالی
digital video special effects U نمایشمخصوصعددیعوامل
sound/video preview unit U واحدبهعقبزدنصدایویدئو
direct video storage tube U نگاهدارنده تصویر
direct video storage tube U ثابت کننده تصویر
reproduction [of a recording] [audio, video] U پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
to the memory of U به یادبود
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
memory U خاطره
memory U حافظه
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory U حافظه فوری
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory U حافظه نزدیک
real memory U حافظه واقعی
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
remote memory U حافظه دور
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
rotating memory U حافظه چرخشی
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
passive memory U حافظه منفعل
to escape one's memory U از خاطر رفتن
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
virtual memory U حافظه مجازی
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
add in memory اضافه کردن به حافظه
memory button U دکمهحافظ
memory cancel U پاککردنحافظه
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
to stamp on the memory U ذهنی کردن
optical memory U حافظه نوری
memory address U ادرس حافظه
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
expanded memory U حافظه گسترشی
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
in memory of blessedmemory U بیاد
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
memory address U نشانی حافظه
mass memory U حافظه انبوه
main memory U حافظه اصلی
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
laser memory U حافظه لیزری
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
core memory U حافظه چنبرهای
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
auxiliary memory U حافظه کمکی
acoustic memory U حافظه صوتی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
buffer memory U حافظه میانیگر
coordinate memory U حافظه مختصاتی
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com