Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
memory cycle
U
چرخه حافظه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
four cycle
U
چهار چرخه
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle per second
U
هرتس
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle
U
حلقه
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
تناوب پریود سیکل
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
دوره
cycle
U
سیکل
cycle
U
دوران
cycle
U
دور
cycle
U
: دور
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
چرخه
cycle
U
گردش
cycle
U
زمانه
cycle
U
تاکت
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
سیکل مدار
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
estrous cycle
U
دوره فحلی
execute cycle
U
چرخه اجرا
execution cycle
U
چرخه اجرا
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle
U
مرحله اموزش
training cycle
U
سیکل اموزشی
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
fetch cycle
U
چرخه واکشی
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
duty cycle
U
دوره کار
duty cycle
U
ضریب کار
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
U
حلقه ربایی
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
U
مدت چرخه
cycle time
U
زمان تناوب عمل
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time
U
زمان
cycle time
U
زمان تناوب
cycle time
U
زمان دوره
cycle time
U
زمان سیکل
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
cycle track
U
راه دوچرخه رو
design cycle
U
چرخه طراحی
cycle lock
U
قفلدوچرخه
duty cycle
U
چرخه کار
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
search cycle
U
چرخه جستجو
life cycle
U
دوره عمر
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
kitchin cycle
U
دور کیچین
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle
U
دور ژوگلار
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
life cycle
U
چرخه دوام
major cycle
U
بزرگ چرخه
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
machine cycle
U
چرخه ماشین
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
storage cycle
U
چرخه انباره
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
U
دوره بازی
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
four cycle engine
U
موتور چهارزمانه
hydrologic cycle
U
چرخه اب
water cycle
U
چرخه اب
storage cycle
U
سیکل انباره
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
tempering cycle
U
دوره بازپخت
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
idling cycle
U
سیکل بی باری
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
flow cycle
U
سیکل جریان کار
cycle stealing
U
مدت چرخه
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
cycle of everts
U
دورحوادث
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
display cycle
U
چرخه نمایش
activity cycle
U
چرخه فعالیت
carbon cycle
U
سیکل کربن
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
carnot cycle
U
سیکل کارنو
carnot cycle
U
چرخه کارنو
occupancy cycle
U
دوره سکونت
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
life-cycle
U
چرخه زندگی
continous cycle
U
دوره بی وقفه
business cycle
U
معادل cycle trade
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle
U
چرخه خرد
minor cycle
U
خرد چرخه
budget cycle
U
گردش بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
business cycle
U
دور بازرگانی
business cycle
U
دور تجاری
business cycle
U
دور اقتصادی
business cycle
U
دور کسب وکار
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
continous cycle
U
گردش دائمی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
U
گردش ماه
rankin cycle
U
سیکل رانکین
cycle of the room
U
دورقمر
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
procurement cycle
U
دوره خرید
mixed cycle engine
U
موتور سرسرخ
current asset cycle
U
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
high cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
internal cycle time
U
زمان چرخه داخلی
gas cycle reactor
U
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
variable cycle engine
U
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
read write cycle
U
چرخه خواندن و نوشتن
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
program development cycle
U
چرخه ایجاد برنامه
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
life cycle of the frog
U
چرخهزندگیقورباغه
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
arresting system cycle time
U
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
open cycle reactor system
U
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
memory
U
حافظه دستگاه کامپیوتر
memory
U
خاطره
memory
U
یاد
memory
U
حافظه
memory
U
یادگار یاد بود
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
immediate memory
U
حافظه فوری
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
to the memory of
U
به یادبود
motor-assisted pedal cycle
[British English]
U
دوچرخه موتوردار
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
rotating memory
U
حافظه چرخشی
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویسی
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
one level memory
U
حافظه یک سطحی
racial memory
U
حافظه نژادی
read only memory
U
حافظه فقط خواندنی
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویس
screen memory
U
خاطره پوشان
screw to the memory
U
بذهن سپردن
real memory
U
حافظه حقیقی
real memory
U
حافظه واقعی
regenerative memory
U
حافظه احیاء کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com