English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
member's bill U طرح قانونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
private member's bill U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
Other Matches
member U شعبه
member U جزء ساختمانی
member U عنصر
member U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
member U جز
member U پاره
member U پار
non-member U فردیکهعضوباشگاهیاارگانینباشد
member U اندام
member U عضو
member U کارمند
member U شعبه بخش
member U جزء
member U قطعه
member of staff U کارمند
member of the jury U عضو هیات منصفه
member of the parliment U عضو مجلس قانونگذاری
founder member U اعضایاصلییکسازمان
cross member U عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
tubular member U عضومیلهای
horizontal member U قسمتافقی
tension member U میله کششی عضو کششی
tension member U قطعه کششی
substitute member U عضو علی البدل
structural member U عضو ساختمانی
member of a family U عضو خانواده
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
member banks U بانکهای عضو
crew member U خدمه جنگ افزار
crew member U خدمه هواپیما
driving member U عضو محرک
Member of Parliament U نماینده مجلس
Member of Parliament U وکیل مجلس
member of christ U مسیحی
control member U عضو تنظیم کننده
control member U عضو کنترل کننده
bottom cross-member U ضامنپشتکانتینر
top cross-member U قطعهاتصالدربهسر
member of the middle class U عضو طبقه متوسط
private member's bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
member of the national team U عضو تیم ملی
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
way bill U بارنامه
way bill U بارنامه راه اهن
way bill U بارنامه دریایی
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
bill of e. U برات
to f. the bill U واجدشرایط بودن
bill nye U صورتحساب
way bill U سند حمل
bill U حواله
bill U نوعی شمشیرپهن
bill U منقار
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill U قبض صورتحساب
The bill, please. لطفا صورت حساب.
bill U لایحه
bill U نوک بنوک هم زدن
bill U اسکناس
bill U صورتحساب دادن
bill U صورتحساب
bill U قبض
bill U اسنادبازرگانی
bill U برات
the bill U صورت حساب
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U بیجک
bill U نوک
bill U سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill U گزارش جریان دعوی
bill U دادخواست
bill U سند
bill U تهیه کردن صورتحساب
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
long bill U نوک دراز
members bill U member
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
play bill U اگهی نمایش
play bill U اعلان نمایش
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
hook bill U منقارعقابی
hook bill U منقار نوک برگشته
hawks bill U لاک پشت منقار دار
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill U سند بدهی
dishonour a bill U نکول
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
currency of a bill U مدت برات
crow bill U انبرگلوله کش
due bill U برات پرداختنی
financial bill U لایحه مالی
first reading of a bill U شوراول لایحه
hawk bill U لاک پشت ابی
hard bill U پرندگان سخت منقار
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill U برات خارجی
foreign bill U برات ارزی
foreign bill U حواله ارز خارجی
fly bill U اگهی دستی
fly bill U اعلان دستی
road bill U بارنامه
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
treasury bill U اسناد خزانه
transit bill U پروانه عبور
transit bill U اجازه عبور
training bill U برنامه اموزشی
to veto a bill U لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill <idiom> U پرداختن
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
double bill U مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
wage bill U لیست حقوق
usance bill U برات به وعده
to bill and coo U باهم غنج زدن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
stork's bill U گل عطر
stork's bill U شمعدانی عطر
station bill U جدول محلها
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill U مرغ مگس خوار
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill U برات دیداری
show bill U تابلو اعلان نمایش
short bill U برات کم مدت
stork's bill U برگ عطر
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
time bill U برنامه حرکت قطار
time bill U سفته مدت دار
through bill of lading U بارنامه سراسری
through bill of exchange U بارنامه سراسری
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
bill of exchange U برات
bill of exchange U برات مبادلهای
bill of exchange U برات ارزی
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of exception U اعتراض نامه
bill of entry U افهارنامه ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce U طلاق نامه
bill of disfranchise U disfranchise
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook U دهره
bill of exgchange U برات
bill of exgchange U سفته
bill of lading U بار نامه کشتی
bill of lading U بار نامه
bill of lading U ستمی کشتی
bill of lading U بارنامه
bill of indictment U کیفر خواست
bill of indictment U ادعانامه
bill of indictment U کیفرخواست
bill of indicment U ادعا نامه
bill of indicment U کیفر خواست
bill of guarantee U ضمانتنامه
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of goods U صورت کالا
bill hook U دستعاله
bill exchange U برات
bill exchange U برات بازرگانی
air bill U بارنامه محموله هوایی
accommodation bill U سفته دوستانه
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill U برات دوستانه
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare U هزینه سفر
bill of fare U برنامه
bill of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare U صورت غذا
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights U اعلامیه حقوق
bill of rights U قانون اساسی امریکا
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health U گواهی صحت مزاج
airway bill U بارنامه حمل هوایی
appropriation bill U صورت ضبط اموال
bill broker U واسطه تنزیل
bill broker U دلال برات
bill book U دفتر بروات
bill board U تخته لنگر
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill U لوحه جنگی ناو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com