English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
medal of freedom U مدال ازادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medal U مدال
medal U صورت
medal U شبیه
medal U شکل
medal U نشانی شبیه سکه مدال
medal U سکه مانند
medal U نشان
air medal U نشان پرواز
gold medal U مدال طلا
medal of honor U مدال افتخار
medal of honor U نشان افتخار
service medal U نشان خدمت
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
silver medal U نشان نقره
campaign medal U مدال جنگی
silver medal U مدال نقره
bronze medal U مدال برنز
bronze star medal U مدال ستاره برنز
american campaign medal U نشان خدمت امریکا برای سالهای 64- 1491
american defense service medal U نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
freedom U ازادی
freedom U روانی
freedom U معافیت اسانی
freedom of the will U فاعل مختاری
freedom of the will U اختیار
freedom U استقلال
freedom U حریت
freedom U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom U قار بودن به بررسی رکوردهای کامپیوتر
freedom of the press U ازادی مطبوعات
freedom of seas U ازادی دریاها
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
To speak with freedom. U آزادانه صحبت کردن .
freedom of the press U ازادی نگارش
freedom fighter U گروههایبراندازوضدرژیم
freedom to choose U ازادی در انتخاب
market freedom U ازادی بازار
market freedom U ازادی تجاری
freedom of experssion U ازادی بیان
degrees of freedom U درجات ازادی
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
economic freedom U ازادی اقتصادی
freedom from defect U بی عیبی
freedom from defect U عاری بودن ازعیب
academic freedom آزادی بحث و تحقیق
academic freedom آزادی علمی
freedom of belief U ازادی عقیده
freedom of choice U ازادی انتخاب
freedom of enterprise U ازادی تجارت
academic freedom آزادی عمل و بیان
freedom of trade U ازادی تجارت
degree of freedom U درجه ازادی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
freedom from evil record U عدم سو سابقه
freedom from evil record U نداشتن پیشینه بد
freedom of information act U قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
To taste the jouys of freedom . U مزه آزادی را چشیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com