English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
materials management U مدیریت مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
Other Matches
materials U ماتریال
materials U کالا
materials U چیز
materials U مصالح ساختمان
materials U مادی
materials U مربوط جسم
materials U مقتضی
materials U اسناد
materials U مواد
materials U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials U جنس مصالح
materials U ماده کار
materials U قوا
materials U نیرو
materials U اساسی
materials U کلی جسمی
materials U عمده
materials U اصولی مناسب
materials U جنس
materials U ماده
materials U مصالح
materials U مادی جسمانی
materials U مهم
carpet materials U مواد اولیه فرش
cryogenic materials U مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
testing of materials U ازمایش مواد
critical materials U اقلام حیاتی و مهم
permeable materials U مصالح تراوا
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
materials that cannot be borrowed U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
writing materials U ابزارتحریر
exhausted materials U مواد تمام شده
drawing materials U لوازم نقشه کشی
drawing materials U مواد اولیه نقشه کشی
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
covering materials U موادپوشاننده
dangerous materials U علائمخطر
critical materials U تجهیزات مهم
insulating materials U موادعایقکاری
foundation materials U مصالح پی سازی
strength of materials U مقاومت مصالح
materials handling U جابجایی مواد
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
organic materials U مواد الی
testing of materials U ازمایش مصالح
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
maintenance materials U لوازم تعمیرات
magnetic materials U مواد مغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
inorganic materials U مواد غیرالی
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
indirect materials U هزینه موادغیرمستقیم
indirect materials U مواد غیرمستقیم
impervious materials U مصالح ناتراوا
maintenance materials U مواد تعمیرات
impermeable materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
materials requisition U درخواست مواد
raw materials U مواد خام
bed materials U رسوبات بستر
balsamic materials U مواد بلسانی
consumable materials U stores consumable
raw materials U مواد اولیه
bill of materials U فهرست مواد
cohesive materials U مواد چسبنده
coherent materials U مواد چسبنده
coated materials U مصالح اندود شده
coated materials U مصالح اغشته
coated materials U مواد اغشته شده
non-circulating materials U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
bill of materials U صورت حساب مواد
management U هدایت یا سازماندهی
management U حل و عقد
management U ship leader
management U مدیریت
management U حیله
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U برنامه ریزی
management U سازماندهی
management U اداره
management U سرپرستی
management U مدیران کارفرمایی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U ترتیب
materials transfer notes U برگه انتقال مواد
basic building materials U مواداولیهساختمان
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
materials transfer notes U دستورانتقال مواد
wood-based materials U جنسسطحتخته
materials utilisation control U کنترل مصرف مواد
oversize materials rejects U مانده
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
materials requirements planning U برنامه ریزی مواد مورد نیاز
materials returned note U برگه مواد برگشتی
materials utilisation control U کنترل بکارگیری مواد
materials returned note U یادداشت مواد عودت داده شده
ownership and management U مالکیت و مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
monopoly management U مدیریت انحصاری
operational management U مدیریت عملیاتی
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
management group U ائتلاف تجاری
watershed management U ابخیزداری
wildlife management U مدیریت حیات وحش
management group U ائتلاف چند شرکت
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U انجیرداری
personnel management U مدیریت استخدام
production management U مدیریت تولید
record management U مدیریت مدارک
record management U مدیریت رکوردها
resource management U مدیریت منبع
scientific management U مدیریت علمی
task management U مدیریت کار
supply management U مدیریت عرضه
task management U مدیریت وفیفه
materiel management U مدیریت اماد
career management U مدیریت مشاغل
financial management U مدیریت مالی
game management U شکارداری
game management U شکاربانی
industrial management U مدیریت صنعتی
file management U مدیریت پرونده
inventory management U مدیریت موجودی
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده ها
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
concurrency management U مدیریت همزمانی
data management U مدیریت داده ها
configuration management U مدیریت پیکربندی
database management U مدیریت پایگاه داده ها
demand management U مدیریت تقاضا
facilities management U مدیریت امکانات
job management U مدیریت برنامه
management expenses U مخارج مدیریت
management system U سیستم مدیریت
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management graphics U مدیریت گرافیک
management system U سیستم اداره
management expenses U مخارج اداری
management science U علم مدیریت
materiel management U مدیریت اقلام
management report U گزارش مدیریت
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
data management system U سیستم مدیریت داده ها
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
middle level management U مدیریت سطح متوسط
data processing management U مدیریت پردازش داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
top level management U مدیریت سطح بالا
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
lower level management U مدیریت سطح پایین
spatial data management U مدیریت داده فضایی
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
project management program U برنامه مدیریت پروژه
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
file management program U برنامه مدیریت فایل
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
project management system U سیستم مدیریت پروژه
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com