Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
match fishing
U
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
still fishing
U
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
fishing
U
ورزش ماهیگیری
fishing
U
ماهیگیری حق ماهیگیری
fishing
U
ماهیگیری
fishing
U
پشت بند گذاری
fishing jacket
U
ژاکتماهیگیری
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
drift fishing
U
ماهیگیری از قایق شناور
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
fishing expedition
U
تحقیق استنطاق
fly fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fishing rods
U
چوب ماهیگیری
fishing line
U
ریسمان ماهی گیری
fishing rod
U
چوب ماهیگیری
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
surf fishing
U
ماهیگیری در موج
fishing line
U
زه قلاب
fishing boat
U
کرجی ماهی گیری
fishing tackle
U
ابزار ماهیگیری
coarse fishing
U
ورزشماهیگیری
jump fishing
U
ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
fly-fishing
U
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
jug fishing
U
ماهیگیری با بطری
ice fishing
U
ماهیگیری از سوراخهای یخ
fishing net
تورماهیگیری
float fishing
U
ماهیگیری با قایق متحرک
fishing vessel
U
کشتی ماهی گیری
fishing gear
U
اسباب ماهیگیری
fishing expedition
U
بازپرسی قانونی
match
U
نظیر
an out match
U
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
match up
U
یارگیری
match
U
تطابق
match
U
مطابقت کردن
match
U
چوب کبریت
match
U
مسابقه کبریت
match
U
بهم امدن
match
U
جور بودن با
match
U
وصلت دادن حریف کسی بودن
match
U
ازدواج زورازمایی
match
U
جفت
match
U
لنگه همسر
match
U
همتا
match
U
حریف
match
U
قرینه سازی در طرح یا بافت
match
U
علامت دوبدو گذاشتن چوب
match
U
تطبیق تطابق
match
U
مطابقت
match
U
تنظیم ثبات معادل با دیگری
match
U
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
match
U
رویارویی بازیهای دو جانبه
match
U
مسابقه
match
U
تطبیق
match
U
همتا کردن
match
U
جور کردن
winner of a match
U
برنده مسابقه
to strika a match
U
کبریت زدن
international match
U
مسابقه بین المللی
[ورزش]
sparring match
U
مبارزه تمرینی بوکس
telex match
U
رویارویی تلکسی
wresthing match
U
مسابقه کشتی
wrestling match
U
مسابقه کشتی
return match
U
بازیبرگشت
shouting match
U
بحثوجدلپرسروصدا
slanging match
U
بزنبزن کتککاری
To strike a match.
U
کبریت زدن
These gloves do not match .
U
این دستکشها لنگه به لنگه است
a good match
U
زن و شوهری که خوب بهم بخورند
slow match
U
کبریت کند سوز
safety match
U
کبریت بی خطر
ballistic match
U
تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
discounting match
U
ادامه ندادن به مسابقه کشتی
cable match
U
رویارویی تلگرافی شطرنج
brimstone match
U
کبریت گوگردی
match box
U
قوطی کبریت
Test match
U
مسابقه ازمایشی
match points
U
اخرین امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
Test match
U
مسابقه بین المللی کریکت
friction match
U
کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
love match
U
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
radio match
U
رویارویی رادیویی
quick match
U
فتیله توپ یا ترقه
postal match
U
مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
match race
U
مسابقه دو بین دو نفر
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
match penalty
U
خطای اسیب رساندن عمدی واخراج
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
match maker
U
ترتیب دهنده مسابقه
match foursome
U
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
Test match
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
The craps should match the curtains.
U
پرده ها با قالیها باید بخورد ( جور در آید )
to strike a match or light
U
کبریت زدن
rugby test match
U
مسابقه بین المللی رگبی
To win the match(race,contest).
U
مسابقه رابردن
The football players are warming up before the game ( match) .
U
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com