Perdic | master slave computer system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	master slave computer system U	یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	master slave system U	سیستم ارباب و برده
	master slave system U	سیستم راهبر پیرو
	master slave U	ارباب و برده
	master slave manipulator U	بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
	master slave manipulator U	یک شانه
	previous master of a liberated slave U	معتق
	slave computer U	کامپیوتر برده
	computer system U	سیستم کامپیوتری
	hybrid computer system U	سیستم کامپیوتری دو رگه
	computer information system U	سیستم اطلاعات کامپیوتری
	small computer system interface U	میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
	ibm personal computer system/ U	کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
	slave U	غلام
	slave U	پیرو
	slave U	بنده
	slave U	برده
	slave U	زرخرید اسیر
	slave U	غلامی کردن
	slave U	سخت کارکردن
	slave U	مملوک
	slave U	محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
	slave U	ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
	slave U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	slave U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slave U	صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
	slave U	کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
	galley slave U	غلام پاروزن
	negro slave U	غلام سیاه
	galley slave U	مزدور زحمتکش
	negro slave U	غلام زنگی
	negro slave U	کاکا
	galley slave U	غلام
	escaped slave U	عبد ابق
	escaped slave U	برده فراری
	female slave U	جاریه
	white slave U	استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
	slave merchant U	برده فروش
	slave mode U	حالت پیرو یا برده
	To emancipate a slave. U	برده ای را آزاد کردن
	slave labour U	بردهداری
	slave drivers U	نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
	female slave U	کنیز
	slave driver U	نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
	slave trade U	برده فروشی
	slave holder U	دار
	slave holder U	زرخرید
	slave ant U	مورچه کارگر
	slave station U	ایستگاه فرعی
	female slave with a child U	ام ولد
	male slave or servant U	غلام
	female slave with a child U	master her from child witha
	A slave bought with money is more free than he who. <proverb> U	بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
	To work like a horse ( dog, slave ) . U	مثل خر کا رکردن
	master U	ارباب صاحب
	master U	ماهر شدن
	to be a master of U	دارا بودن
	master's U	فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
	to be a master of U	در اختیار خودداشتن
	master U	چیره دست شدن
	old master U	هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
	master U	مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
	master of U	سرپرست گروه شکار روباه
	old master U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	master off U	استاد شمشیربازی
	master U	آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
	the master U	خداوند
	master U	تسلط یافتن
	master U	ماهر شدن در چیزی
	master U	کسب مهارت کردن
	master U	کاپیتان کشتی
	master U	استاد شطرنج
	master U	مخدوم
	master U	قطعه کار اصلی
	master U	اصلی
	master U	رام کردن
	the master U	در
	master U	دانشور
	master U	چیره دست
	master U	ارباب استاد
	master U	کارفرما
	master U	رئیس
	master U	مدیر مرشد
	master U	پیر
	master U	صاحب
	master U	ماهرشدن
	master U	خوب یادگرفتن
	master U	استادشدن
	master U	تسلط یافتن بر
	master U	جامع
	master U	نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
	master U	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
	master U	کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
	master U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	master U	نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
	master U	سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
	master U	رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
	master U	داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
	master U	سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
	master U	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
	master U	مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
	master U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	master U	مدل اصلی
	master U	1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
	cargo master U	نوعی هواپیمای باری
	They all acknowledge him master . U	همه او را به استادی قبول دارند
	To be a master of ones craft. U	درفن خود استاد بودن
	master file U	فایل اصلی پرونده اصلی
	french master U	اموزگار
	french master U	فرانسه
	iron master U	رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
	iron master U	اهن ساز
	question-master U	فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
	Master of Science U	فوقلیسانسMSc-
	master console U	پیشخوان اصلی
	master data U	شاه داده
	beach master U	رئیس بارانداز
	taxing master U	مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
	master data U	شاه دادهها
	ship's master U	افسرارشد کشتی
	drop master U	سرپرست پرش
	drop master U	مدیر پرش
	drill master U	مشق دهنده
	ship's master U	کاپیتان کشتی تجاری
	dock master U	راهنمای حوض
	pilot master U	سر راهنما
	international master U	استاد بین المللی شطرنج
	master data U	دادههای اصلی
	master document U	مدرک اصلی
	singing master U	اموزگار سرایش
	master compass U	قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
	master clock U	زمان سنج اصلی
	master cord U	ریسماناصلی
	master at arms U	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
	he is a past master in U	او در استاد یا کهنه کار است
	harbour master U	مسئول بندر متصدی لنگرگاه
	harbour master U	متصدی بندر
	harbour master U	رئیس بندر
	harbor master U	راهنمای بندر
	harbor master U	مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
	property master U	متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
	head master U	رئیس
	wagon master U	رئیس قطار
	wagon master U	مسئول واگن
	scout master U	در پیشاهنگی :سر رسد
	globe master U	نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
	candidate master U	نامزد استادی شطرنج
	sailing master U	افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
	cargo master U	هواپیمای کارگوماستر
	master builder U	معمار
	master builder U	بنای مقاطعه کار
	master builder U	معمارباشی
	master clock U	شاه زمان سنج
	master clear U	کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
	language master U	اموزگار زبان
	truck master U	مامور یا سرپرست چندکامیون
	beach master U	افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
	language master U	زبان اموز
	master carpenter U	سرنجار
	master carpenter U	سردرودگر
	whore master U	جنده باز
	master of the court U	مدیر دفتر دادگاه
	chess master U	استاد شطرنج
	ring master U	رئیس سیرک
	head master U	مدیر اموزشگاه
	head master U	مدیر مدرسه
	harbor master U	رئیس بندر
	master mind U	فکر بزرگ
	master sergeant U	استوار ارشد نیروی زمینی
	master sergeant U	سرگروهبان
	master service U	انشعاب اصلی
	master slice U	شاه قاچ
	master station U	شاه ایستگاه
	master station U	ایستگاه اصلی
	master station U	پست اصلی مخابرات
	master plan U	نقشه کلیات
	master plan U	نقشه مجموعه
	master stroke U	استادی
	master stroke U	هنر نمایی
	master stroke U	شاهکار
	master plans U	نقشه مجموعه
	master routine U	شاه روال
	master rod U	شاتون اصلی
	master mind U	عقل کل
	master mode U	وضعیت اصلی
	master file U	شاه پرونده
	master mode U	حالت راهبر
	master of the horse U	کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
	master of the time U	صاحب الزمان
	master program U	شاه برنامه
	master physician U	سر پزشک
	master pick U	پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
	master tooth U	پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
	master plot U	نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
	master race U	نژاد برتر
	master tape U	شاه نوار
	master switch U	کلید اصلی
	master switches U	کلید اصلی
	station master U	رئیس ایستگاه
	missile master U	دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
	master keys U	قاعده کلی شاه کلید