Perdic | master mode | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	master mode U	وضعیت اصلی
	master mode U	حالت راهبر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mode U	وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
	mode U	طرز
	mode U	نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
	a la mode U	مد روز
	a la mode U	متداول
	mode U	روش
	mode U	شیوه
	pi mode U	روش پی
	mode U	رسم
	mode U	سبک
	mode U	اسلوب
	mode U	طرز طریقه
	mode U	مد
	mode U	باب
	mode U	وجه
	mode U	نما
	mode U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	mode U	که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	mode U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	mode U	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
	mode U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	mode U	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
	mode U	وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
	mode U	روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
	mode U	فرمان ODE
	mode U	حالت کامپیوتر برای دریافت داده
	mode U	ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
	mode U	وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	mode U	روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
	mode U	یات مربوطه را وارد میکند
	TV mode U	رویتلوزیون
	mode U	حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
	burst mode U	وضعیت پشت سرهم
	calculator mode U	مد ماشین حساب
	burst mode U	وجه پشت سرهم
	burst mode U	حالت پیوسته
	browse mode U	حالت ویرایش کامل
	addressing mode U	باب نشان دهی
	mode of vibration U	شیوه ارتعاش
	vibrational mode U	شیوه ارتعاش
	answer mode U	حالت جواب
	batch mode U	باب دستهای
	answer mode U	حالت پاسخ
	browse mode U	حالت بررسی عمومی
	calculator mode U	وجه حسابگر
	local mode U	باب محلی
	governing mode U	روش کنترل
	governing mode U	روش کنترل خودکار
	glide mode U	روش پرواز با مسیر باد
	glide mode U	روش پرواز ازاد
	mode indicator U	نشانگر حالت
	forward mode U	افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
	edit mode U	حالت ویرایش وضعیت ویرایش
	edit mode U	مد ویرایش
	mode interval U	فاصله نما
	graphics mode U	حالت نگاره سازی
	mixed mode U	باب امیخته
	insert mode U	حالت درج
	insert mode U	حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
	input mode U	وضعیت ورودی
	input mode U	حالت ورودی
	immediate mode commands U	فرامین مد صریح
	iconic mode U	شیوه تصویرسازی حسی
	localizer mode U	روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
	locate mode U	باب مکان یابی
	mathematical mode U	مدل ریاضی
	mode of execution U	طرز اجرا
	mode of execution U	روش انجام کاری
	command mode U	حالت فرماندهی
	climb mode U	روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
	mode of production U	طرز تولید
	mode of production U	وجه تولید
	chararcter mode U	حالت دخشهای
	mode of progression U	چکونگی یا طرزپیشرفت
	mode of transport U	روش حمل
	mode of transport U	نوع حمل و نقل
	byte mode U	وجه بایت حالت بایت
	command mode U	وضعیت دستوری
	control mode U	باب کنترل
	draft mode U	چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
	mode of production U	شیوه تولید
	coupled mode U	روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
	coupled mode U	روش کنترل خودکار
	conversational mode U	حالت محاورهای
	conversational mode U	مد محاورهای
	conversational mode U	سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
	conversational mode U	باب محاورهای
	byte mode U	وضعیت بایت
	addressing mode U	وضعیت ادرس دهی
	mode selectors U	انتخابگرحالت
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	real mode U	حالت واقعی
	safe mode U	حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
	simplex mode U	باب سادک
	slave mode U	حالت پیرو یا برده
	snake mode U	روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
	theoretical mode U	نمای نظری
	track mode U	روش تعقیب هدف
	tuning mode U	حالتصدا
	track mode U	روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
	typeover mode U	حالت تایپ روی مطلب
	wheel mode U	ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
	whirling mode U	نوسان شفت
	VCR mode U	مدVCR
	exposure mode U	دکمهتغیرفیلم
	reactive mode U	حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
	prototaxic mode U	شیوه ادراکی ابتدایی
	protected mode U	حالت محفوظ
	noisy mode U	رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
	noisy mode U	باب پرخش
	navigation mode U	روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
	multiplex mode U	وضعیت تسهیم
	mode selector U	انتخابگرحالت
	multiplex mode U	حالت تسهیم
	move mode U	باب حرکت
	access mode U	باب دستیابی
	noisy mode U	سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
	privileged mode U	وجه ممتاز
	privileged mode U	حالت ممتاز
	overtype mode U	حالت تایپ روی مطلب
	parataxic mode U	شیوه ادراکی خود- محوری
	overtype mode U	تایپ رویهم
	memory addressing mode U	باب ادرس دهی حافظه
	land arm mode U	سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
	graphic display mode U	مد نمایش گرافیکی
	Sun mode position U	طریقهموقعیتخورشید
	multiple exposure mode U	چندحالته
	mode of operation [Technology] U	عاملیت
	mode of operation [Technology] U	کارکرد
	mixed mode experssion U	عبارت امیخته یاب
	manual/automatic mode U	اتوماتیک
	automatic mode switching U	راه گزینی حالت خودکار
	page mode ram U	حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
	preferred cognitive mode U	شیوه شناختی مرجح
	focus mode selector U	انتخابگرکانون
	they schemed a mode of escape U	راه گریزی اندیشیدند
	current mode logic U	منطق جریانی
	all points addressable mode U	حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
	manual/automatic mode U	سبکدستی
	mixed mode macro U	درشت دستور امیخته باب
	film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
	copy output mode U	روکشخروجیکپی
	data entry mode U	حالت ثبت داده ها
	master U	چیره دست شدن
	master off U	استاد شمشیربازی
	master of U	سرپرست گروه شکار روباه
	the master U	خداوند
	old master U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	the master U	در
	old master U	هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
	to be a master of U	دارا بودن
	to be a master of U	در اختیار خودداشتن
	master's U	فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
	master U	سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
	master U	مخدوم
	master U	استاد شطرنج
	master U	کسب مهارت کردن
	master U	ماهر شدن در چیزی
	master U	تسلط یافتن
	master U	کاپیتان کشتی
	master U	آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
	master U	مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
	master U	نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
	master U	رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
	master U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	master U	داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
	master U	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
	master U	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
	master U	کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
	master U	سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
	master U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	master U	1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
	master U	مدل اصلی
	master U	جامع
	master U	قطعه کار اصلی
	master U	اصلی
	master U	رام کردن
	master U	تسلط یافتن بر
	master U	مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
	master U	نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
	master U	دانشور
	master U	چیره دست
	master U	ارباب استاد
	master U	کارفرما
	master U	رئیس
	master U	مدیر مرشد
	master U	استادشدن
	master U	خوب یادگرفتن
	master U	ماهرشدن
	master U	ماهر شدن
	master U	پیر
	master U	صاحب
	master U	ارباب صاحب
	Attitude of mind . Mode of thought . U	طرز فکر
	station master U	رئیس ایستگاه
	beach master U	افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
	beach master U	رئیس بارانداز
	ring master U	رئیس سیرک