Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
Other Matches
data management
U
مدیریت داده ها
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
network data management system
U
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
data base
U
پایگاه داده ها
data base
U
مبنای اطلاعات
distributed data base
U
پایگاه داده توزیعی
data base environment
U
محیط پایگاه داده
computerized data base
U
پایگاه دادههای کامپیوتری
data base manager
U
مدیر پایگاه داده
data base packages
U
management base data
data base analyst
U
تحلیل گر پایگاه داده
data base administrator
U
مدیرپایگاه داده
data base specialist
U
متخصص پایگاه داده
data base administrator
U
مسئول پایگاه داده ها
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
management
U
سازماندهی
management
U
سرپرستی
management
U
حل و عقد
management
U
اجرا و نگهداری شبکه
management
U
هدایت یا سازماندهی
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
U
property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management
U
حیله
management
U
برنامه ریزی
management
U
مدیران کارفرمایی
management
U
مدیریت
management
U
ship leader
management
U
ترتیب
management
U
اداره
watershed management
U
انجیرداری
scientific management
U
مدیریت علمی
inventory management
U
مدیریت موجودی
watershed management
U
ابخیزداری
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
watershed management
U
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
operational management
U
مدیریت عملیاتی
industrial management
U
مدیریت صنعتی
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
memory management
U
مدیریت حافظه
management report
U
گزارش مدیریت
management expenses
U
مخارج اداری
management expenses
U
مخارج مدیریت
management accounting
U
تهیه حساب جهت مدیران
management science
U
علم مدیریت
management system
U
سیستم مدیریت
supply management
U
مدیریت عرضه
management system
U
سیستم اداره
materials management
U
مدیریت مواد
materiel management
U
مدیریت اقلام
materiel management
U
مدیریت اماد
task management
U
مدیریت وفیفه
task management
U
مدیریت کار
management coding
U
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
board of management
U
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management board
U
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management group
U
ائتلاف تجاری
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
career management
U
مدیریت مشاغل
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
demand management
U
مدیریت تقاضا
record management
U
مدیریت مدارک
resource management
U
مدیریت منبع
management group
U
ائتلاف چند شرکت
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
facilities management
U
مدیریت امکانات
management graphics
U
مدیریت گرافیک
record management
U
مدیریت رکوردها
file management
U
مدیریت پرونده ها
personnel management
U
مدیریت استخدام
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
job management
U
مدیریت برنامه
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
financial management
U
مدیریت مالی
game management
U
شکارداری
file management
U
مدیریت فایل
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
game management
U
شکاربانی
file management
U
مدیریت پرونده
production management
U
مدیریت تولید
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
management information system
U
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
home management software
U
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
top level management
U
مدیریت سطح بالا
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
relational database management system
U
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
relational database management system
U
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
action oriented management report
U
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
to base one self
U
تکیه کردن
to base one self
U
اعتماد کردن
first base
U
اولینپایگاه
second base
U
دومینپایگاه
get to first base
<idiom>
U
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
off base
<idiom>
U
غیر دقیق ،نادرست
r base
U
ار- بیس
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base 0
U
decimal
sub base
U
زیر قشر
base course
U
قشر پی راه
base course
U
قشر لعاب
base 0
U
پایه 01
sub base
U
زیر بستر
base course
U
لایه شالوده
base course
U
لایه اساس قشر اساس
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
magneto base
U
پایه مگنت
single base
U
تک مادهای
base width
U
ستبرای پایه
loktal base
U
لامپ قفلی
bayonet base
U
پایه لامپ میخی
loctal base
U
لامپ قفلی
defense base
U
پایگاه دفاعی
defense base
U
پایگاه پدافندی
pseudo base
U
شبه باز
filbert base
U
پایگاه فریبنده
base surge
U
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base shop
U
تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base shop
U
تعمیرگاه پادگانی
base speed
U
سرعت مبنا
base speed
U
سرعت منتجه
base spray
U
بسکهای ته گلوله
base spray
U
بسک ته
schiff base
U
باز شیف
base stone
U
سنگ زیرین
floating base
U
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
base surge
U
ابر پایه قارچ اتمی
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
base unit
U
یکان پایگاهی
base unit
U
یکان مبنا
base unit
U
یکای بنیادی
filbert base
U
پایگاه دروغین
production base
U
مبنای تولید یا تولیدات ملی
inorganic base
U
باز معدنی
inorganic base
U
باز غیر الی
conjugate base
U
باز مزدوج
octal base
U
هشت پایهای
number base
U
پایه عدد
number base
U
عدد پایه
number base
U
مبنای عددی
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
knowledge base
U
پایگاه اگاهی
monetary base
U
پایه پولی
monetary base
U
مبنای پولی
mobilization base
U
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
knowledge base
U
پایگاه معلومات
mobilization base
U
مبنای بسیج
It is base on a precedent.
U
مسبوق به سابقه است
lewis base
U
باز لوویس
naval base
U
پایگاه دریایی
center base
U
میدان مرکزی
prisoners base
U
بازی گرگم بهوا
polyacidic base
U
باز چند اسیدی
chart base
U
چارت مبنا
chart base
U
چارت مادر
polyacid base
U
باز چند اسیدی
floating base
U
پایگاه شناور دریایی
fox base+
U
فاکس بیس پلاس
column base
U
زیرستون
column base
U
ته ستون
column base
U
پایه ستون
fuse base
U
پایه ی فیوز
hard base
U
سکوی پرتاب مستحکم
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base
U
باز سختbaseball
knowledge base
U
پایگاه دانش
base defense
U
پدافند پایگاه
soft base
U
باز نرم
software base
U
مبنای نرم افزار
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com