Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
malthusian theory of population
U
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
malthusian
U
پیرو عقیده توماس مالتوس
the t. population
U
تمامی نفوس
the t. population
U
کلیه جمعیت همه مردم
population
U
جمعیت
population
U
نفوس
population
U
تعداد مردم مردم
population
U
سکنه
the total population
U
همه مردم
finite population
U
جامعه محدود
the total population
U
همه جمعیت
the total population
U
تمامی نفوس کلیه جمعیت
floating population
U
جمعیتشناور
urban population
U
جمعیت شهری
working population
U
جمعیت شاغل
young population
U
جمعیت جوان
zero population growth
U
رشد جمعیت صفر
population
[pop.]
U
جمعیت
the population is stationary
U
شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
stimulus population
U
جامعه محرکها
stationary population
U
جمعیت ثابت
population distribution
U
توزیع جمعیت
optimum population
U
حد مطلوب جمعیت
population explosion
U
انفجار جمعیت
population growth
U
رشد جمعیت
population inversion
U
وارونگی جمعیت
population planning
U
برنامه ریزی جمعیت
population structure
U
ساخت جمعیت
population trap
U
تله جمعیتی
sampling population
U
جامعه نمونه گیری
infinite population
U
جامعه نامحدود
sparse population
U
جمعیت کم یا پراکنده
population density
U
تراکم جمعیت
population
[pop.]
U
تعداد مردم
population
[pop.]
U
مردم
population structure
U
ترکیب جمعیت
aging population
U
جمعیت سالمند
i put the population at 0000
U
نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
doubling time of population
U
زمان دو برابر شدن جمعیت
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth
U
به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
hidden momentum of population growth
U
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
theory
U
فرضیه
value theory
U
نظریه ارزش
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
theory
U
تحقیقات نظری
theory
U
اصول نظری
in theory
U
د رعالم فرض
theory
U
نگرش
theory
U
نظریه
theory
U
علم نظری
theory
U
نگره فرضیه
theory
U
مباحث ریاصیاتی محض
theory
U
فرض علمی
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory
U
تئوری
in theory
U
درعلم نظری
theory
U
اصل کلی
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
So much for theory!
<idiom>
U
به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory of value
U
نظریه ارزش
probability theory
U
نظریه احتمال
price theory
U
نظریه قیمت
price theory
U
اقتصاد خرد
probability theory
U
نظریه احتمالات
Group theory
U
نظریه گروه ها
[ریاضی]
quantum theory
U
تئوری کوانتوم
quantum theory
U
نظریه کوانتومی
queing theory
U
نظریه صف
queuing theory
U
نظریه صف بندی
queuing theory
U
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
theory of numbers
U
نظریه اعداد
[ریاضی]
perturbation theory
U
نظریه اختلال
theory of law
U
فلسفه حقوق
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
poisson theory
U
تئوری پویسن
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
set theory
U
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
queuing theory
U
نظریه صف
recapitulation theory
U
نظریه بازپیدایی
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
switch theory
U
نظریه راه گزینی
switching theory
U
تئوری سوئیچینگ
tetrachromatic theory
U
نظریه چهاررنگی
theory of saving
U
نظریه مربوط به پس انداز
theory of saving
U
نظریه پس انداز
theory of rent
U
نظریه اجاره
theory of relativity
U
نظریه نسبیت
theory of preformation
U
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of numbers
U
نظریه اعداد
theory of accumulation
U
نظریه انباشته
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
transformational theory
U
نظریه تطور
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
replacement theory
U
نظریه جایگزینی
representation theory
U
نظریه نمایش
viscoelastic theory
U
نظریه ویسکوالاستیک
sampling theory
U
نظریه نمونه گیری
Order theory
U
ترتیب جزئی
[ریاضی]
valence theory
U
نظریه والانسی
social theory
U
نظریه اجتماعی
underconsumption theory of
U
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
underconsumption theory of
U
cycle business
underconsumption theory
U
نظریه مصرف ناکافی
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
theory of fault
U
تئوری تقصیر
one factor theory
U
نظریه یک عاملی
information theory
U
نظریه اگاهی
game theory
U
نظریه بازیها
fuzzy theory
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
field theory
U
نظریه اساسی میدان
field theory
U
تئوری میدان ها
field theory
U
نظریه میدانی
facet theory
U
نظریه رویه ها
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory
U
نظریه بازی
hartree theory
U
نظریه هارتری
group theory
U
نظریه گروهی
group theory
U
نظریه گروهها
electron theory
U
نظریه الکترونی
graph theory
U
تئوری گراف
graph theory
U
نظریه گرافها
general theory
U
نظریه عمومی
game theory
U
تئوری بازی
electron theory
U
تئوری الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
cloaca theory
U
اعتقاد به مقعدزایی
classical theory
U
نظریه کلاسیک
capital theory
U
نظریه سرمایه
balance theory
U
نظریه توازن
automata theory
U
نظریه ماشینها
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
set theory
U
نظریه مجموعه ها
set theory
U
تئوری مجموعه ها
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباط
economic theory
U
نظریه اقتصادی
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
decision theory
U
تئوری تصمیم
decision theory
U
نظریه تصمیم گیری
continuity theory
U
نظریه پیوستگی
consumption theory
U
نظریه مصرف
communication theory
U
تئوری مخابرات
local theory
U
نظریه اختصاصی
kinetic theory
U
نظریه جنبشی
labor theory of value
U
نظریه ارزش کار
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
molecular theory
U
نظریه مولکولی
labor theory of value
U
تئوری ارزش کار
learning theory
U
نظریه یادگیری
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
logic theory
U
نظریه منطقی
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
location theory
U
نظریه تعیین مکان
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
innovation theory
U
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
network theory
U
نظریه شبکه
innovation theory
U
نظریه نواوری
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
noncontinuity theory
U
نظریه ناپیوستگی
information theory
U
نظریه اطلاعات
information theory
U
نظریه خبر
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
maxwell theory og light
U
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
material theory of heat
U
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
big bang theory
U
خرس بزرگ
marginal productivity theory of
U
نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
A comparison of theory and practice.
U
مقایسه ای از نظری و عمل.
marginal productivity theory of
U
distribution
baeyer strain theory
U
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
young helmholtz theory
U
نظریه یانگ- هلمهولتس
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
analytic number theory
U
نظریه تحلیلی اعداد
[ریاضی]
Intersection
[set theory]
U
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
affective arousal theory
U
نظریه برانگیختگی عاطفی
union
[set theory]
U
اجتماع
[مجموعه]
[ریاضی]
neb hypothesis or theory
U
فرض غباری یا سحابی فرض لاپلاس
bard cannon theory
U
نظریه بارد- کنون
bargaining theory of wages
U
نظریه چانه زنی مزدها
benefit theory of taxation
U
نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
big bang theory
U
دب اکبر
mathematical learning theory
U
نظریه ریاضی یادگیری
valence bond theory
U
نظریه پیوند والانس
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
quantum theory of valence
U
نظریه کوانتومی والانس
liquidity preference theory
U
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
theory of consumer's choice
U
نظریه انتخاب مصرف کننده
surplus energy theory
U
نظریه انرژی مازاد
kinetic theory of heat
U
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
relativistic quantum theory
U
نظریه کوانتومی نسبیتی
general theory of relativity
U
نظریه نسبیت عمومی
tangent modules theory
U
تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com