Perdic | maintenance period | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	maintenance period U	دوره نگهداری
	maintenance period U	دوره تعمیرات
	maintenance period U	زمان تعمیرات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	maintenance U	صیانت
	maintenance U	حمایت خرجی
	maintenance U	نفقه
	maintenance U	جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
	maintenance U	نگهداری و تعمیر
	maintenance U	نگاهداری
	maintenance U	حفظ
	maintenance U	تاسیسات
	maintenance U	نگهداشت
	maintenance U	ابقاء
	maintenance U	گذران خرجی
	maintenance U	نگهداری
	maintenance U	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
	maintenance U	حفافت کردن
	maintenance U	حفظ کردن
	maintenance U	تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
	maintenance U	ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
	maintenance U	بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
	maintenance U	قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
	maintenance U	تعمیر
	maintenance U	قوت
	maintenance U	تعمیر و نگهداری
	maintenance U	تعویض قط عات و...
	maintenance U	1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
	maintenance U	فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
	maintenance U	مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
	depot maintenance U	نگهداری امادگاهی
	deffered maintenance U	تعمیر ونگهداری غیر معمولی
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	deferred maintenance U	قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
	cost of maintenance U	هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
	corrective maintenance U	پشتیبانی اصلاحی
	corrective maintenance U	جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
	corrective maintenance U	عمل تشخیص
	depot maintenance U	نگهداری دپویی
	emergency maintenance U	نگهداشت اضطراری
	maintenance cost U	ارزش نگهداری
	maintenance cost U	هزینه نگهداری
	maintenance calibration U	تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
	normal maintenance U	محافظت عادی
	library maintenance U	نگهداشت کتابخانهای
	levels of maintenance U	ردههای نگهداری
	file maintenance U	نگاهداشت پرونده ها
	field maintenance U	نگهداری در صحرا
	maintenance float U	شارژ انبار سیال
	entitled to maintenance U	واجب النفقه
	field maintenance U	نگهداری صحرایی
	software maintenance U	نگهداری نرم افزار
	separate maintenance U	نفقه زنی که جدا از شوهرزندگی میکند
	schedule maintenance U	نگهداری زمانبندی شده
	schedule maintenance U	نگهداشت زمان بندی شده
	remedial maintenance U	باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
	program maintenance U	نگهداری برنامه
	program maintenance U	نگهداشت برنامه
	preventive maintenance U	نگهداشت پیشگیر
	preventive maintenance U	نگهداری پیشگیرانه
	preventive maintenance U	نگهداری پیشگیری
	supplementary maintenance U	نگهداشت تکمیلی
	term of maintenance U	دوره نگاهداری
	maintenance window U	[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
	maintenance work U	کار تعمیر و نگهداری
	remote maintenance U	تعمیر و نگهداری از راه دور
	remote maintenance U	پشتیبانی از راه دور
	remote maintenance U	نگهداری از راه دور
	maintenance hangar U	آشیانهنگهداریهواپیما
	term of maintenance U	مهلت نگاهداری
	preventive maintenance U	نگهداری حفافتی
	preventive maintenance U	نگهداشت پیش گیر
	maintenance program U	برنامه نگهداشت
	maintenance panel U	تابلوی نگهداشت
	maintenance of membership U	هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
	maintenance of membership U	حمایت از عضویت
	maintenance materials U	لوازم تعمیرات
	maintenance materials U	مواد تعمیرات
	maintenance level U	سطح تثبیت
	maintenance history U	تاریخ تعمیرات
	maintenance functions U	کارکردهای نگهداری
	maintenance float U	شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
	maintenance programmer U	برنامه نویس تعمیر ونگهداری
	maintenance programmer U	برنامه نویس نگهداشت
	organizational maintenance U	نگهداری سازمانی
	organizational maintenance U	تعمیرات سازمانی
	normal maintenance U	نگاهداری بهنجار
	maintenance support U	پشتیبانی تعمیراتی
	maintenance support U	پشتیبانی نگهداری
	maintenance status U	وضعیت نگهداری
	maintenance shop U	کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
	maintenance schedule U	برنامه نگهداشت
	maintenance routine U	روال تعمیر و نگهداری
	maintenance programmer U	برنامه نویس پشتیبان
	system maintenance U	تامین و نگهداری سیستم
	corrective maintenance U	یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
	corrective maintenance U	عمل جستجو
	categories of maintenance U	طبقات نگهداری
	maintenance area U	قسمتنگهداریوتنظیم
	categories of maintenance U	انواع نگهداری
	corrective maintenance U	نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
	corrective maintenance U	نگهداشت اصلاحی
	aircraft maintenance truck U	کامیونتعمیرهوایی
	master file maintenance U	فرایند بروز دراوردن
	master file maintenance U	تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
	period U	دوره تناوب
	period U	دوران
	off period U	مدت نارسانایی
	on period U	مدت رسانایی
	period U	روزگار نوبت
	period U	لحظه
	period U	تناوب
	period U	آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
	period U	مدت زمان
	period U	عادت ماهانه
	period U	نوبت مرحله
	period U	زمان تناوب دوره
	period U	دوره تناوبی
	period U	فاصله زمان
	period U	گذشت زمان
	period U	نقطه پایان جمله
	period U	مکث
	period U	نوبت ایست
	period U	گردش
	period U	عصر
	period U	وقت روزگار
	period U	گاه
	period U	دوره زمان
	period U	جمله کامل
	period U	زمان
	period U	نقطه
	period U	منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
	period U	کمال
	period U	نتیجه غایی
	period U	پایان
	period U	حد
	period U	طمث
	period U	قاعده زنان
	period U	زمان تناوب پریود
	period U	موقع
	period U	مدت
	at a later period U	در موقع دیگر
	at a later period U	بعدها
	period U	دوره
	transattack period U	مدت ادامه تک اتمی
	germinal period U	دوره نوجنینی
	synodic period U	month lunar
	wave period U	زمان تناوب امواج دریا
	synodic period U	دوره تناوب هلالی
	synodic period U	پریودهلالی
	first long period U	تناوب بزرگ اول
	financial period U	دوره مالی
	the girls of the period U	دختران امروزی
	transition period U	دوره انتقال
	third long period U	تناوب بزرگ مرتبه سوم
	to put a period to U	بپایان رساندن
	transition period U	دوره گذار
	transattack period U	زمان اجرای تک اتمی
	guarantee period U	مدت تضمین
	sidereal period U	پریودنجومی
	period of concentration U	در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
	pulse period U	تناوب پالس
	reasonable period U	مدت معقول
	refractory period U	دوره بی پاسخی
	remainder of the period U	باقیمانده مدت
	guarantee period U	دوره ضمانت
	rest period U	دوره استراحت
	retention period U	دوره ابقا
	retrace period U	دوره بازگشت
	right for a prescribed period U	رقبی
	scan period U	دورهء پویش
	second long period U	تناوب بزرگ دوم
	short period U	دوره کوتاه
	sidereal period U	دوره تناوب نجومی
	budget period U	دوره بودجه
	budget period U	زمان بودجه
	Safavid period U	دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
	quarterly period U	سه ماه
	three-month period U	سه ماه
	quarterly period U	دوره سه ماهه
	three-month period U	دوره سه ماهه
	control period U	دوره کنترل اماد
	control period U	مدت زمان کنترل و بررسی اماد
	curfew period U	ساعات منع عبور و مرور
	curfew period U	ساعات خاموشی
	critical period U	دوره شاخص
	critical period U	دوره بحرانی
	cooling period U	زمان انتظار
	contract period U	مدت قرارداد
	extra period U	وقت اضافی
	And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . U	همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
	For a period of one month. U	به مدت یک ما ؟
	time period U	دوره زمان
	coking period U	زمان کک سازی
	earthquake period U	دوره تناوب زلزله
	grace period U	دوره مهلت
	design period U	مدت طرح
	time period U	گذشت زمان
	conducting period U	دوره رسانایی
	contract period U	دوره قرارداد
	time period U	فاصله زمان
	cooling period U	زمان بازار خراب کن
	production period U	دوره تولید
	cooling-off period U	دوره ملایمت