English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main cable U کابل اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
main power cable U کابلاصلی
Other Matches
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
d.c. cable U کابل جریان دائم
cable U ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable U اتصال در انتهای کامل
cable U هادی
cable U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
bx cable U لوله ب ایکس
cable way U سیم یا کابل نقاله
cable way U راه اهن برقی
cable way U مسیر کابل
have her cable U لنگر جواب دادن
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable U شاه سیم
cable U سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable U سیم تلگراف
cable U طناب سیمی
cable کابل
cable U پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable سیم
cable U تلگراف
cable U مفتول فلزی بافته
cable U طناب فلزی
cable U تلگراف کردن
main U ی تر راهنمایی میکند
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main U بسیار مهم
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
in the main U بیشتر اصلا
in the main U بطور کلی
in the main U اساسا
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main U کامل
main U با اهمیت
main U دریا
main U مهم تمام
main <adj.> U اصلی
main U عمده
main U نیرومند
main U مهم
main U کامل شاه لوله
main U خط اصلی
main U بزرگ تمام
insulated cable U کابل عایق بندی شده
insulated cable U کابل عایق شده
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
brake cable U سیمترمز
junction cable U کابل اتصال
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
underground cable U کابل زیرزمینی
cable railway U تراموای
cable railway U ترن کابلی
cable railways U تراموای
telecommunication cable U کابل ارتباطی
cable railways U ترن کابلی
lighting cable U کابل نور روشنایی
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
duplex cable U کابل دو سیمه
four core cable U کابل چهار سیمه
four core cable U کابل چهاررشتهای
gas cable U کابل گازی
flat cable U کابل پهن
gear cable U کابلچرخدنده
electricity cable U کابلالکتریسیته
flat cable U کابل تخت
exchange cable U کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
cable stitch U بافتمارپیچ
cable sleeve U محلاتصالکابل
hoisting cable U کابل بالاکش
hoisting cable U طناب بالابر
hook cable U کابل قلاب
cable distributor U قسمتکابلقرقرهایپیچشده
ignition cable U کابل احتراق
ignition cable U سیم سیستم جرقه زنی
flexible cable U کابل خم پذیر
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
mains cable U کابل شبکه
quadoed cable U کابل چهارسیمه
ribbon cable U کابل نواری
service cable U کابل مصرف کننده
sheathed cable U کابل زره دار
sheathed cable U کابل غلاف دار
sheathed cable U کابل زرهی
sheating of cable U پوشش کابل
shorten in cable U کوتاه کردن زنجیر
power cable U کابل جریان قوی
power cable U کابل قدرت
quadded cable U کابل چهار سیمی
measuring cable U کابل سنجش
microphone cable U کابل میکروفن
microphone cable U سیم میکروفن
multicore cable U کابل افشان
multicore cable U کابل چند رشتهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
outgoing cable U کابل خروجی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
snub cable U ناگهان ترمز کردن
starter cable U کابل استارتر
trailing cable U کابل برق روکش دار
trunk cable U کابل ترانک
trunk cable U کابل ارتباطی
twin cable U کابل دو قلویی
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable U چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable U دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable U دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
tiers of cable U سیم کابل حلقه شده
three core cable U کابل سه رشتهای
subscriber's cable U کابل مشترک
subscriber's cable U کابل اتصال
supply cable U کابل تغذیه
suspension cable U کابل اویزان
suspension cable U کابل معلق
tape cable U کابل نواری
telegraph cable U کابل تلگراف
telephone cable U کابل تلفن
Type cable U میکرون
cable clamp U بست کابل
cable cleat U بست کابل
cable support U بست کابل
cable clip U پل کابل
starting cable U کابلراهاندازی
cable core U سیم کابل
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cable grip U چنگال کابل
cable guard U نگهدارنده کابل
cable head U سر کابل
cable holder U دوار زنجیر
cable holder U gypsy : syn
cable joint U مفصل اتصال کابل
cable joint U موف اتصال
cable locker U چاه زنجیر
cable match U رویارویی تلگرافی شطرنج
cable box U اتاقک کابل
cable block U قسمت کابل
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
cable tail U انتهای سیم
cable car U تراموای برقی
cable cars U تراموای برقی
anchor cable U کابل لنگر
anchor cable U طناب لنگر
armored cable U کابل مسلح
cable television U تلویزیونکابلی
transmission cable U کابلانتقال
throttle cable U کابلساسات
bunched cable U کابل چندلایی
cable accessory U قطعات کابل
cable accessory U وسایل کابل
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly U کابل
cable block U مجموعه کابل
cable moulding U فتیله نیمگرد یا گرد
cable officer U افسر لنگر
dial cable U کابل صفحه مدرج
coaxial cable U کابل هم مرکز
coaxial cable U سیم هم مرکز
cable duct U لوله محافظ کابل برق
concentric cable U کابل هم مرکز
caoxial cable U کابل کواکسیال
communication cable U کابل جریان ضعیف
communication cable U کابل ارتباطی
connecting cable U کابل رابط
connection cable U کابل اتصال
control cable U کابل کنترل
coaxial cable U کابل هم محور
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
cable party U گروه لنگر
cable connector U دو شاخه کابل
cable shield U لوله کابل
chain cable U زنجیر لنگر
caoxial cable U سیم هم مرکز
main shaft U محور اصلی
main unit U واحد اصلی
main voltage U ولتاژ اصلی
main sail U بادبان اصلی
main routine U روال اصلی
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
main winding U سیم پیچی اصلی
main program U برنامه اصلی
main wire U سیم اصلی
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main storage U حافظه اصلی
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main stage U عرشه اصلی
main switch U کلید اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main shaft U میل چرخ
main spring U شاه فنر
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main sewer U لوله اصلی
main storage U انباره اصلی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com