Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e-mail
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
U
ایمیل
e-mail
[short for electronic mail]
U
رایانامه
server
U
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server
U
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server
U
کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server
U
توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server
U
برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server
U
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server
U
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server
U
بازیکنی که توپ را میزند
server
U
نوکر
server
U
کمک کننده
server
U
خدمتکار
server
U
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server
U
خدمتگزار
server
U
سیستم
server
U
خدمتگذار
time server
U
ابن الوقت
communications server
U
سرویس دهنده مخابراتی
time server
U
بوجارلنجان
a dedicated server
U
[رایانه]
خدمتگذار اختصاصی
file server
U
سرور فایل
file server
U
خدمتگزار فایل
LAN Server
U
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
proxy server
U
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
non dedicated server
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
Web server
U
کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
network server
U
خدمتگزار شبکه
dedicated file server
U
خدمتگذار فایل اختصاصی
back end server
U
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
client server network
U
شبکه خدمتگزار- مشتری
An opportunist. A time -server.
U
آدم استفاده جو ( استفاده گر )
server based application
U
برنامه کاربرد شبکه
To be a time server . To sail with the wind .
U
ابن الوقت بودن
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
U
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled.
U
نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
mail
U
ارسال چیزی توسط پست
mail
U
زره
mail
U
پست کردن
mail
U
پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail
U
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail
U
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail
U
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail
U
نامههای ارسالی یا دریافتی
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
e mail
U
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
by next mail
U
با پیت بعد
by next mail
U
باپست اینده
mail
U
پستی
mail
U
مراسلات
mail
U
جوشن
mail
U
زره دار کردن پست
mail
U
نامه رسان
mail
U
باپست فرستادن
mail
U
چاپار
mail
U
پست
there was no mail to day
U
امروز پست نبود
coat of mail
U
زره نیم تنهای
mail order
U
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
voice mail
U
پست صوتی
voice mail
U
پست اوایی پست صوتی
there was no mail to day
U
امروز کاغذنداشتیم
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
junk mail
U
اقلام پستی ناخواسته
chain mail
U
زره زنجیری
mail services
U
خدمات پستی
Registered mail.
U
نامه سفارشی
To mail a letter.
U
نامه ای رابه پست انداختن
snail mail
U
و نه پست الکترونیکی
snail mail
U
اصط لاح عامیه به پست معمولی
mail coach
U
دلیجان پستی
ring mail
U
زره
mail box
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail box
U
جعبه پستی
overland mail
U
پستی که از راه خشکی برود
overland mail
U
پست زمینی
mail call
U
رسیدن نامه یا پست
mail call
U
دریافت نامه از پستخانه
mail cart
U
ارابه پستی
mail orderly
U
پستچی
mail merging
U
ادغام پستی
mail merge
U
ادغام پستی
mail gram
U
پست زمینی
sea mail
U
پست دریایی
air mail
U
پست هوایی
certified mail
U
پست سفارشی
certified mail
U
پست سفارشی دو قبضه
mail cart
U
گاری پست
computerized mail
U
پست کامپیوتری
electronic mail
U
پست الکترونیکی
acknowledged mail
U
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
accountable mail
U
پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
registered mail
U
پست سفارشی
coats of mail
U
زره نیم تنهای
mail order of payment
U
دستور پرداخت کتبی
mail order house
U
تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
mail order business
U
کسب و کار مکاتبهای
She didnt let me mail the shelf .
U
نگذاشت کاغذ را پست کنم
air mail receipt
U
رسید پست هوایی
email
[short for electronic mail]
U
رایانامه
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
to mail a letter
[American English]
U
نامه ای را با پست فرستادن
email
[short for electronic mail]
U
ایمیل
email
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
I dont quite remembered to post (mail)your letter.
U
کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com