English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maid of honour U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
honour U ایفای تعهد کردن
honour U انجام تعهد
old maid U دختر خانه مانده
old maid U اخمو وغرولندو
old maid U دمامه
honour U عزت دادن به
honour U یاحوالهای را قبول کردن
honour U برات
I am not your maid. U نوکرت که نیستم.
maid U مستخدمه
maid U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
maid U دختر
honour U احترام کردن به
maid U خانم خدمتکار
honour U قبول کردن
milk maid U زن شیردوش
point of honour U قضیه شرف
point of honour U موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
pledge one's honour U قول شرف دادن
parlour maid U کلفت سرمیز
parlour maid U کلفتی که کتارش بیشتر درسفره خانه است
nurse maid U دختر پرستار
milk maid U زنی که درشیرخانه یا شیر فروشی کارمیکند
servant maid U خدمتکار
servant maid U کلفت
lap of honour U دورافتخاردوندهیااتومبیلران
guest of honour U مهمانافتخاری
word of honour U قول شرف
to pledge one's honour U قول شرف دادن
title of honour U لقب
title of honour U کنایه
the pinnacle of honour U اوج عزت
servant maid U خادمه
lady's maid U خدمتکارزندرقرن81و91دربریتانیا
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
debt of honour U بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
debt of honour U وام شرافتی
chamber maid U خادمه
chamber maid U کنیز
chamber maid U کلفت
battle honour U نشان افتخار
maid of honor U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
roll of honour U صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
rolls of honour U لیست افتخار
rolls of honour U صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
fair maid U یکجورشاه ماهی یاساردین
guard of honour U پاسدار تشریفاتی
maid in waiting U ندیمه
ladys maid U کلفت
ladys maid U خدمتکار
honour your contracts U اوفوا بالعقود
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
hand maid U مستخدمه
hand maid U پیشخدمت زن
hand maid U کلفت
guard of honour U گارداحترام
roll of honour U لیست افتخار
To pawn ones life ( honour) . U زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
A prophet is not without honour, save in his own c. <proverb> U یک پیامبر را همه جا ارج مى نهند جز در سرزمین و خانه خودش.
present maid prospective bride U دوشیزه امروز عروس فردا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com