Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machine down time
U
زمان توقف ماشین
machine down time
U
زمان معطلی دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
machine idle time
U
زمان توقف ماشین
machine idle time
U
زمان معطلی دستگاه
machine time
U
وقت ماشین
machine time
U
زمان ماشین کاری
Other Matches
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .
U
وقتش که شد خبر میکنم
machine
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
U
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine sensible
U
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
U
بیت اجرا میشود
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
two way machine
U
ماشین دو راهه
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
U
براده برداشتن
machine
U
شیارانداختن روی فلز
machine
U
تراشکاری کردن صیقل کردن
machine
U
ماشین
machine
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
U
دستگاه
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
تراشیدن ماشین
machine
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
U
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine address
U
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
machine address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
winding machine
U
دستگاه سیم پیچی
machine address
U
محل یک شی در رابط ه با مبدا
winnowing machine
U
ماشین باد افشانی
machine address
U
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
lat machine
U
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
knife machine
U
کاردپاک کن
machine address
U
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
machine address
U
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
machine address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
machine address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
machine address
آدرس ماشین
weighing machine
U
ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
machine address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address
U
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
virtual machine
U
دستگاه مجازی
beading machine
U
ابزارمخصوص ساختن فلانژدستگاه ویژه گرد کردن لبه ورقها
beading machine
U
ماشین روکوب
virtual machine
U
ماشین مجازی
dyeing machine
U
ماشین رنگرزی
bare machine
U
ماشین لخت
lisp machine
U
ماشین لیسپ
machine made
U
ماشینی
machine made
U
ساخت ماشین
machine accessory
U
متعلقات دستگاه
automatic machine
U
ماشین تراش
automatic machine
U
دستگاه خودکار
machine address
U
نشانی ماشین
learning machine
U
ماشین فراگیر
machine based
U
مبتنی بر ماشین
unipolar machine
U
ماشین تک قطب
acyclic machine
U
ماشین تک قطب
boring machine
U
مته برقی
[ابزار]
drilling machine
U
مته برقی
[ابزار]
boring machine
U
دریل
[ابزار]
accounting machine
U
ماشین حسابداری
drilling machine
U
دریل
[ابزار]
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
machine error
U
خطای ماشین
machine fault
U
عیب ماشین
machine fault
U
نقص ماشین
machine foundation
U
پایه دستگاه
machine frame
U
چارچوب دستگاه
knitting machine
U
ماشین کش بافی
drilling machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
machine builder
U
ماشین ساز
machine building
U
ماشین سازی
machine capacity
U
فرفیت ماشین
machine check
U
برسی ماشین
machine column
U
پایه یا ستون دستگاه
machine cycle
U
چرخه ماشین
machine dependent
U
وابسته ماشین
machine dependent
U
وابسته به ماشین
all purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
air machine
U
ماشین تهویه معدن
machine designer
U
طراح ماشین
sweeper
[machine]
U
ماشین خاکروب
adding machine
U
ماشین افزایشگر
boring machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
moving machine
U
ماشین چمن زنی
grinding machine
U
دستگاه سنگ سمباده
kidney machine
U
ماشینکمکیبرایافرادبیمار
rowing machine
U
ماشینپایی
holtz machine
U
ماشین هولتس
honing machine
U
دستگاه سنگ
hydraulic machine
U
ماشین اب بلندکنی
hydraulic machine
U
دولاب
machine hall
U
راهرویماشین
fuelling machine
U
ماشینسوخت
fax machine
U
فاکس
accept machine
دستگاه پذیرنده
sub-machine guns
U
تیربار خودکار
sub-machine guns
U
تیربار دستی
sub-machine guns
U
مسلسل دستی
sub-machine gun
U
تیربار خودکار
sub-machine gun
U
تیربار دستی
grass machine
U
ماشین چمن زنی
frictional machine
U
ماشین مالشی
dosing machine
U
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
drafting machine
U
ماشین نقشه کشی
drafting machine
U
خط کش طراحی
straihting machine
U
دستگاه مستقیم کنی
double v machine
U
دستگاه ورق خم کن
drilling machine
U
دستگاه مته
edging machine
U
ماشین لب خم کنی
edging machine
U
ماشین لبه خم کنی
edging machine
U
دستگاه خم کننده لبه فلزات
electric machine
U
ماشین الکتریکی
electric machine
U
دستگاه برقی
electrostatic machine
U
ماشین الکتروستاتیکی
cog in the machine
<idiom>
U
قطرهای از دریا
flying machine
U
هواپیما
flying machine
U
بارفیکس متحرک
folding machine
U
دستگاه خم کاری
franking machine
U
دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
induction machine
U
ماشین القایی
induction machine
U
ماشین القائی
calf machine
U
دستگاه پرورش عضله
calculating machine
U
ماشین محاسبه
calculating machine
U
ماشین محاسباتی
calculating machine
U
ماشین حساب
plaiting machine
U
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
bordering machine
U
ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
pleating machine
U
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
blasting machine
U
دستگاه پاک کننده
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
blasting machine
U
دستگاه ترکش
blasting machine
U
دستگاه انفجار
blasting machine
U
وسیله منفجر کننده
blasting machine
U
مانیتو
pleating machine
U
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
compensated machine
U
ماشین تقویت شده
commutator machine
U
ماشین کموتاتودار
commutating machine
U
ماشین جابجاگری
inductive machine
U
ماشین القائی
sub-machine gun
U
مسلسل دستی
inductor machine
U
ماشین با قطب چاکدار
infernal machine
U
ماشین اتش زا
infernal machine
U
ماشین اتش انداز
pinball machine
U
ماشین ساچمه پران
chess machine
U
لقب کاپابلانکا
chess machine
U
ماشین شطرنج
pinball machine
U
ماشین پینبال
fruit machine
U
جک پات
celestial machine
U
مکانیک سماوی
celestial machine
U
مکانیک اسمانی
knife machine
U
ماشین کاردپاک کنی چاقوتمیزکن
plaiting machine
U
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
machine tools
U
ابزار ماشینی
machine code
U
دستورالعملهای ماشین
molding machine
U
دستگاه قالب گیری
mortising machine
U
دستگاه کام کنی
mowing machine
U
ماشین علف چینی
mowing machine
U
علف چین
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
transfer machine
U
دستگاه انتقال
object machine
U
ماشین مقصود
open machine
U
ماشین باز
planer machine
U
ماشین صفحه تراش
planing machine
U
ماشین کندگی
printer machine
U
ماشین چاپ
printer machine
U
دستگاه چاپ
punching machine
U
ماشین سوراخکن
punching machine
U
دستگاه منگنه
milling machine
U
دستگاه فرز
vending machine
U
ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
machine code
U
رمز ماشین
milling machine
U
ماشین تراش
three phase machine
U
ماشین سه فازه
machine guns
U
به تیربار بستن
machine guns
U
تیربار
machine guns
U
به مسلسل بستن
machine guns
U
مسلسل
machine gun
U
به مسلسل بستن مسلسل
machine gun
U
به تیربار بستن
machine gun
U
تیربار
machine gun
U
به مسلسل بستن
machine gun
U
مسلسل
milling machine
U
ماشین فرز
answering machine
U
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
slot machine
U
ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
punching machine
U
دستگاه پانچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com