Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machine cycle
U
چرخه ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
U
دور
cycle
U
دوران
cycle
U
سیکل
cycle
U
چرخه
cycle
U
گردش
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
سیکل مدار
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
four cycle
U
چهار چرخه
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
: دور
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
زمانه
cycle
U
تناوب پریود سیکل
cycle
U
حلقه
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle per second
U
هرتس
cycle
U
دوره
cycle
U
تاکت
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
duty cycle
U
چرخه کار
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
tempering cycle
U
دوره بازپخت
continous cycle
U
دوره بی وقفه
continous cycle
U
گردش دائمی
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
storage cycle
U
چرخه انباره
training cycle
U
سیکل اموزشی
training cycle
U
مرحله اموزش
carnot cycle
U
چرخه کارنو
duty cycle
U
ضریب کار
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
duty cycle
U
دوره کار
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
carbon cycle
U
سیکل کربن
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
search cycle
U
چرخه جستجو
display cycle
U
چرخه نمایش
carnot cycle
U
سیکل کارنو
cycle of everts
U
دورحوادث
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
U
مدت چرخه
cycle time
U
زمان تناوب عمل
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
cycle time
U
زمان
cycle time
U
زمان تناوب
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
storage cycle
U
سیکل انباره
cycle time
U
زمان دوره
design cycle
U
چرخه طراحی
cycle track
U
راه دوچرخه رو
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stealing
U
حلقه ربایی
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
U
گردش ماه
cycle of the room
U
دورقمر
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time
U
زمان سیکل
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle
U
دور ژوگلار
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
minor cycle
U
خرد چرخه
minor cycle
U
چرخه خرد
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
idling cycle
U
سیکل بی باری
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
water cycle
U
چرخه اب
kitchin cycle
U
دور کیچین
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
life cycle
U
چرخه دوام
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
life cycle
U
دوره عمر
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
major cycle
U
بزرگ چرخه
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle
U
چرخه حافظه
hydrologic cycle
U
چرخه اب
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
rankin cycle
U
سیکل رانکین
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
flow cycle
U
سیکل جریان کار
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
fetch cycle
U
چرخه واکشی
execution cycle
U
چرخه اجرا
execute cycle
U
چرخه اجرا
estrous cycle
U
دوره فحلی
four cycle engine
U
موتور چهارزمانه
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
life cycle
U
دوره زندگی
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
procurement cycle
U
دوره خرید
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
U
دوره بازی
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
occupancy cycle
U
دوره سکونت
life-cycle
U
چرخه زندگی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
budget cycle
U
گردش بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
business cycle
U
دور بازرگانی
cycle lock
U
قفلدوچرخه
activity cycle
U
چرخه فعالیت
business cycle
U
معادل cycle trade
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دور کسب وکار
business cycle
U
دور اقتصادی
business cycle
U
دور تجاری
current asset cycle
U
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
read write cycle
U
چرخه خواندن و نوشتن
life cycle of the frog
U
چرخهزندگیقورباغه
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
variable cycle engine
U
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
internal cycle time
U
زمان چرخه داخلی
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
program development cycle
U
چرخه ایجاد برنامه
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
gas cycle reactor
U
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
mixed cycle engine
U
موتور سرسرخ
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
high cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
arresting system cycle time
U
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
open cycle reactor system
U
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
motor-assisted pedal cycle
[British English]
U
دوچرخه موتوردار
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
U
براده برداشتن
machine
U
تراشیدن ماشین
machine
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
U
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
U
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
U
ماشین
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
U
بیت اجرا میشود
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com