Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low frequency source
U
منبع فرکانس پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
source
U
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
source
U
که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
source
U
نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
source
U
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
source
U
مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source
U
در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
source
U
روش
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
source
U
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
source
U
نقط ه اصلی یا شروع
second source
U
منبع دوم
source
U
خصوصیت برخی bridge ها که
source
U
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
source
U
سرچشمه
source
U
منبع منشاء
source
U
چشمه
source
U
مایه مبداء
source
U
ماخذ
source
U
منبع
source
U
منبع برق
source
U
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
source
U
منشاء
source
U
مبداء
source of power
U
منبع قدرت
x ray source
U
منبع اشعه رونتگن
It is a source lf pride .
U
مایه افتخار است
welding source
U
منبع جریان جوش
source listing
U
لیست منبع
excitation source
U
منبع برانگیختگی
source program
U
برنامه مبداء
source language
U
زبان اصلی
source language
U
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
source language
U
زبان منبع
discrete source
U
چشمههای مجزا
voltage source
U
منبع الکتریسیته
source listing
U
لیست برداری منبع
source trait
U
ویژگی پایه
source routine
U
روال منبع
source register
U
ثبات منبع
source document
U
سند اصلی
source program
U
برنامه منبع
data source
U
منبع داده
source of power
U
منبع انرژی
voltage source
U
منبع ولتاژ
voltage source
U
منبع قدرت
voltage source
U
منبع فشار الکتریکی
source file
U
فایل مبدا
radio source
U
چشمه اخترواره
quasistellar source
U
چشمه شبه اختری
quasistellar source
U
چشمه اخترواره
power source
U
منبع قدرت
neutron source
U
منبع نوترون
message source
U
منشاء پیام
message source
U
منبع پیام
image source
U
منبع تصویر
incandescent source
U
منبع ملتهب
information source
U
منبع اطلاعات
line source
U
منبع خطی منبع شبکه
line source
U
منبع خطی شکل
lighting source
U
منبع روشنایی
radio source
U
چشمه شبه اختری
radiation source
U
منبع تشعشع
source document
U
سند منبع
source disk
U
دیسک مبداء
source data
U
دادههای منبع
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer
U
کامپیوتر منبع
light source
U
منبع نور
source code
U
کد مبداء
source code
U
کد منبع
light source colour
U
رنگ منبع نور
basic source of food
U
منابعاولیهغذا
source data automation
U
کنترل خودکار داده منبع
extirpate the source of dispute
U
قلع ماده نزاع
source data automation
U
خودکاری داده منبع
The water is turbid from its source .
<proverb>
U
آب از سر چشمه گل آلود است .
Water must be stopped at its source .
<proverb>
U
آب را از سر بند باید بست .
frequency
U
کثرت وقوع
frequency
U
فراوانی تردد
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
تواتر
frequency
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency
U
فراوانی
frequency
U
بسامد
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
تکرار
frequency
U
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency
U
فرکانس تناوب
frequency
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency
U
فرکانس
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
intermediate frequency
U
فرکانس میانه
impluse frequency
U
فرکانس پولز
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
high frequency
U
بسامد بالا
high frequency
U
پربسامد
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
high frequency
U
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
high frequency
U
فرکانس بالا
impluse frequency
U
فرکانس پالس
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
inermediate frequency
U
بسامد واسطه
hum frequency
U
فرکانس اغتشاشات صوتی
infrasonic frequency
U
فرکانس مادون صوت
input frequency
U
فرکانس اولیه
image frequency
U
فرکانس تصویر
idle frequency
U
فرکانس بی باری
input frequency
U
فرکانس ورودی
group frequency
U
بسامد گروهی
fundamental frequency
U
بسامد اصلی
frequency tolerance
U
میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency parameter
U
پارامتر فرکانس
frequency plan
U
طرح فرکانس
frequency polygon
U
نمودار چند ضلعی بسامد
frequency range
U
حیطه فرکانس نامی
frequency range
U
محدوده فرکانس نامی
frequency recorder
U
ثبات فرکانس
frequency region
U
حیطه فرکانس
frequency region
U
ناحیه فرکانس
frequency regulator
U
رگولاتور فرکانس
frequency resistering
U
ثبت و ضبط فرکانس
frequency sweep
U
انحراف یا شیفت فرکانس
frequency shift
U
انحراف یا شیفت فرکانس
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
frequency respone
U
پاسخ فرکانس
frequency relay
U
رله سلکتیو
frequency response
U
واکنش بسامدی
frequency variation
U
تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
frequency triplication
U
تریپلاژ فرکانس
frequency tripler
U
دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency transformer
U
مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency recorder
U
ضباط فرکانس
frequency table
U
جدول بسامد
frequency synthesizer
U
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
frequency stabilizer
U
پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization
U
پایدار نمودن فرکانس
frequency stability
U
پایداری فرکانس
frequency spectrum
U
بیناب فرکانس
frequency spectrum
U
طیف فرکانس
frequency response
U
خم دامنه- بسامد
telephone frequency
U
فرکانس صحبت
telephone frequency
U
بسامه تلفنی
telegraphic frequency
U
فرکانس تلگرافی
very high frequency
U
فرکانس خیلی زیاد
sound frequency
U
بسامد صوتی
sonic frequency
U
بسامد صوتی
resting frequency
U
بسامد سکوت
resonant frequency
U
بسامد همنوا
relative frequency
U
بسامد نسبی
radian frequency
U
فرکانس زاویهای
radio frequency
U
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency
U
فرکانس بالا
theoretical frequency
U
بسامد نظری
thershold frequency
U
بسامد استانه
frequency function
U
تابع تکرار
[ریاضی]
word frequency
U
بسامد واژگانی
wave frequency
U
بسامد موج
voice frequency
U
بسامد صدایی
video frequency
U
فرکانس ویدئو
video frequency
U
بسامد ویدئو
vibrational frequency
U
بسامد ارتعاش
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ultrahigh frequency
U
ابرفرکانس
ultrahigh frequency
U
فرکانس فوق العاده زیاد
ultrahigh frequency
U
بسامد ماوراء زیاد
threshold frequency
U
بسامد استانه
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
picture frequency
U
فرکانس تصویر
picture frequency
U
بسامد تصویر
low frequency
U
فرکانس پایین
low frequency
U
فرکانس کم
low frequency
U
کم بسامد
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
low frequency
U
بسامد کم
line frequency
U
فرکانس خط
line frequency
U
فرکانس شبکه
limiting frequency
U
بسامد حدی
lift frequency
U
تعداددفعات حمل بار
lift frequency
U
تناوب حمل و نقل
mains frequency
U
فرکانس شبکه
observed frequency
U
بسامد مشاهده شده
nominal frequency
U
فرکانس نامی
natural frequency
U
فرکانس طبیعی
natural frequency
U
بسامد طبیعی
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
modulation frequency
U
بسامد تلفیق
medium frequency
U
فرکانس میانه
medium frequency
U
بسامد متوسط
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
maximum frequency
U
فرکانس حداکثر
marginal frequency
U
بسامد کناری
law of frequency
U
قانون بسامد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com