Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loop code
U
کد حلقوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loop
U
حلقه شدن
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
حلقه زدن
loop
U
درو در انتهای خرک
loop
U
کمند
loop
U
مهاری
loop
U
دریچه
loop
U
سوراخ
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop
U
حلقه درونی
inner loop
U
حلقه داخلی
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
U
گریز
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
حلقه
loop
U
حلقه طناب
loop
U
گره
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
گره زدن
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
خمیدگی
peg loop
U
میخحلقهطناب
loop stitches
U
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
U
جایآویز
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
loop line
U
دوراهی
current loop
U
حلقه جاری
counting loop
U
حلقه شمارش
loop pass
U
پاس قوسی
loop checking
U
مقابله حلقه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
arrow-loop
U
شکاف تهویه
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
armature loop
U
حلقه ارمیچر
armature loop
U
پیچک ارمیچر
button loop
U
دکمهرکاب
loop hole
U
گریز
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
loop counter
U
شمارنده حلقه
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
loop control
U
کنترل حلقه زنی
induction loop
U
حلقه القائی
inductive loop
U
حلقه ی القائی
infinite loop
U
حلقه نامحدود
belt loop
U
حلقهکمربند
loop hole
U
روزنه
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
open loop
U
حلقه باز
prusik loop
U
گره پلکانی
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
endless loop
U
حلقه بی انتها
nested loop
U
حلقه لانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
nested loop
U
حلقه اشیانهای
expansion loop
U
خم انبساط
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
closed loop
U
حلقه مسدود
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
loop structure
U
ساختار حلقهای
local loop
U
حلقه محلی
curtain loop
U
بازوبندپرده
loop antenna
U
انتن حلقوی
endless loop
U
حلقه بی پایان
loop antenna
U
انتن حلقهای
loop body
U
تنه حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop sling
U
بند حلقهای
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
open loop
U
مدار باز
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
loop-hole
U
روزنه
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drip loop
U
حلقه ریزش اب
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
closed loop
U
حلقه بسته
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
loop knot tie
U
گره حلقوی
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
distributor service loop
U
خطسرویسپخش
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
op code
U
رمز عمل
op code
U
code OPeration
code
U
علامت
op code
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
code
U
مجموعه قوانین
op code
U
رمزالعمل
code name
U
اسمرمز
code value
U
ارزش رمز
code
U
رمز
code
U
رمزی کردن
code
U
برنامه دستورالعملها
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
p code
U
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code
U
کد
code
U
رمز کردن
code
U
کتاب قانون قرارداد
code
U
نشانه قراردادی
code
U
قانون قاعده مقرر
code
U
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code
U
برنامه دستورالعمل ها
code
U
نظام نامه
two out of five code
U
رمز دو از پنج
M out of N code
U
سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
code
U
تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code
U
شماره
code
U
قانون
M out of N code
U
هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
non existent code
U
رمزناموجود
operation code
U
رمز عمل
numeric code
U
رمز عددی
operation code
U
رمزالعمل
object code
U
برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
open code
U
سیستم رمز باز
object code
U
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
operation code
U
کد عملیاتی
native code
U
کد اصلی
object code
U
برنامه مقصد
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
open code
U
سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
lone of code
U
خط کد
mnemonic code
U
کد یادمان
mnemonic code
U
رمز حفظی
object code
U
دستورالعمل مقصود
operational code
U
کد عملیاتی
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
telephone code
U
کد تلفن
tape code
U
کد نوار
systematic code
U
رمز اصولی
symbolic code
U
کد نمادی
symbolic code
U
رمز نمادی
stop code
U
کد توقف
status code
U
رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
specific code
U
کد مشخص
specific code
U
رمز خاص
specific code
U
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
specific code
U
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
spaghetti code
U
کد اسپاگتی
source code
U
کد مبداء
source code
U
کد منبع
soundex code
U
کد حقوقی
soundex code
U
کد حقوقی پرسنلی
transaction code
U
کد تغییرات
unused code
U
رمز بلا استفاده
usascii code
U
رمز اسکی امریکایی
marine code
U
علامت
marine code
U
کد
marine code
U
رمز
to crack a code
U
رمزی
[گاوصندوق یا رایانه]
را شکندن
dialling code
U
پیششماره-کد
criminal code
U
قوانینمربوطبهمجرمینومجازات
code-named
U
رمزشده
code book
U
کتابرمزگشا
product code
U
کدمحصول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com