English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Other Matches
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. U طولش نده (زود باش )
to string up somebody U بدار آویختن کسی
first string U منظم
first string U دائمی
string along <idiom> U فریفتن
string out <idiom> U کش دادن چیزی
string U رشته کردن
to string up somebody U کسی را دار زدن
first string U درجه یک
G-string U لنگ باریک
second string U بازیگر ذخیره
string along U موافق بودن
string along U وفق داشتن معوق گذاردن
string course U هره
string course U رخبام
string course U قطاربندی
to string up U دارزدن
to string up U خفه کردن
to string up U اماده کردن
to string up U کوک کردن
to string up U به هیجان اوردن
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
inner string U زهداخلی
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string U بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string U ردیف سلسله
string U قطار
string U زه انداختن به
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string U زه دارکردن
string U بصف کردن
string U به نخ کشیدن
string U سری پیام یک سری گلوله
string U چسبناک دراز
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string U ریشهای
string U نخ مانند
string U : ریش ریش
string U کشیدن
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string U رشته کردن نخ کردن
string U سیم
string U عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string U نخ ریسمان
string U تعداد حروف یک رشته
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string U مربی خم کردن کمان و بستن زه
string U رشته
string U زهی
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string U برچسب مشخصات یک رشته
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string U رشته خالی
string U : زه
character string U رشته دخشهای
string hand U دستی که زه را می کشد
string length U طول رشته
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
casing first string U عایقاولینطناب
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
bit string U رشته بیتی
bit string U رشته ذرهای
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
alphabetic string U رشته الفبائی
empty string U رشته خالی
character string U رشته کاراکتری
follow the string U وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
outer string U زهبیرونی
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
to harp on one string U پاتوی یک کفش کردن
string file U پرونده رشتهای
string silencer U صداگیر
string dampener U صداگیر
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string bass U کنترباس
string bass U ویولون سل بم
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
string arm U بازوی زه کش
shot string U ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
search string U رشته جستجو
null string U رشته تهی
string fingers U سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string formula U فرمول رشتهای
string handling U بکارگیری رشته
to harp on one string U پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
the look end of a string U ان سر نخ که باز و ازاد است
symbolic string U رشته علائم
stup string U رشته تنظیم
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string variable U متغیر رشته
string tie U کراوات باریک
string picture U روزنه کمان
string operation U عملکردرشتهای
string operation U عملیات رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
string manipulation U دستکاری رشته
null string U رشته پوچ
string's heddle U ورد
shoe string U بند کفش
navel string U بند ناف
draw string U بند لیفه
string's heddle U نخ کجی
string beans U انواع لوبیا سبز
string bean U انواع لوبیا سبز
cut-string stairs U بغل بند باز
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
suspension insulator string U عایقسیمهایمتراکم
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
not long a go U چندی پیش
long- U دراز
long- U مدت زیاد
long- U طولانی
long- U بلند
long- U توپ بلند به اوت
long a go U مدتی پیش
long course U استخر 05 متر
it will not take long U مدت زیادی نمیخواهد
long a U مدت مدیدی بعد
long a U مدتهاپس ازان
long a go U مدت زیادی پیش
to say so long to somebody U با کسی خداحافظی کردن
for long U خیلی
very long U شعاع عمل زیاد
very long U برد خیلی زیاد
it will not take long U نخواهدکشید
long U دراز
long- U طی مسافت زیاد توپ
long- U مناسب بودن
so long U بامیددیدار
so long U خدا حافظ
long U :اشتیاق داشتن
long little U زنده باد
long little U پاینده باد
long U دیر گذشته ازوقت
long U کشیده
long U مدید
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long on U موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long U طولانی طویل
not long a go U همین تازگی ها
not long a U مدتی نگذشته است
so long as U تاوقتی که
so long as U مادامی که بشرطی که
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U :اشتیاق داشتن
long- U دیر گذشته ازوقت
long- U کشیده
long- U مدید
long- U طولانی طویل
long U مدت زیاد
long U طولانی
long U بلند
long U توپ بلند به اوت
long U طی مسافت زیاد توپ
long U مناسب بودن
not long a U چندوقت پیش
I've known her at least as long as you have. U آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
at long last U بالاخره
at long last U عاقبت
at long last U اخرالامر
before long U بزودی
before long U بهمین زودی
as long as U ازوقتی که
as long as <idiom> U به شرط اینکه ،به این شرط که
To wish (long) for something. U آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
for long U مدت زیادی
as long as U از زمانیکه
come a long way <idiom> U برنامه بزرگی ریختن
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
get a long with you U بروپی کارت
See you again . So long. U به امید دیدار
go long U تلاش درپاس طولانی بجلو
as long as U بشرطی که
as long as U تا زمانیکه بمقدار زیاد
how long U تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it? U چند وقت پیش بوده است
how long since is it? U چندوقت است
as long as U بمدت طولانی
it will not take long U طولی
of long standing U بادوام
not long ago U اخیرا
He did not live long enough to … U آنقدر عمر نکرد که ...
of long continvance U ماندگار
long haul <idiom> U مدت درازی بین کاری که ادامه داد
I had a long talk with him. U با ایشان مفصلا" صحبت کردم
long face <idiom> U افسرده وغمگین
not long ago U چندی پیش
of long duration U مدید
all day long <idiom> U تمام روز
How long were you away from Iran ? U چه مدت درایران نبودید ؟
With a long face . U با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
of long standing U طولانی
of long continvance U دیرپای
of long duration U دیرپای
long filename U حرف
night long U از سر شب تا بامداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com