Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
logic programming
U
برنامه نویسی منطقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
programming
U
برنامه ریزی
programming
U
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
U
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
U
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
U
GOLORP
programming
U
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
U
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
U
برنامه نویسی
bottom up programming
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming
U
برنامه نویسی همزمان
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
automatic programming
U
برنامه نویسی اتوماتیک
nonlinear programming
U
برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming
U
برنامه ریزی غیر عددی
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
linear programming
U
برنامه نویسی خطی
linear programming
U
برنامه ریزی خطی
interactive programming
U
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
U
برنامه سازی صحیح
functional programming
U
برنامه نویسی تابعی
integer programming
U
برنامه ریزی عدد صحیح
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
conversational programming
U
برنامه سازی محاورهای
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
defensive programming
U
برنامه نویسی تدافعی
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای
mathematical programming
U
برنامه نویسی ریاضی
discrete programming
U
برنامه سازی گسسته
goal programming
U
برنامه ریزی ارمانی
programming team
U
تیم برنامه نویسی
programming librarian
U
بایگان برنامه نویسی
programming linguistics
U
زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods
U
روشهای برنامه ریزی
programming specification
U
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement
U
حکم برنامه نویسی
system programming
U
برنامه نویسی سیستم
quadratic programming
U
برنامه ریزی غیرخطی
quadratic programming
U
تابع هدف درجه دوم است
symbolic programming
U
برنامه نویسی سمبلیک
quantitative programming
U
برنامه ریزی کمی
programming language
U
زبان برنامه نویسی
programming aids
U
کمک برنامه نویسی
conventional programming
U
برنامه نویسی قراردادی
application programming
U
برنامه نویسی کاربردی
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
top down programming
U
برنامه سازی از بالا به پایین
optimm programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
U
برنامه نویسی بهینه
systems programming
U
برنامه نویسی سیستم
programming aids
U
ادوات برنامه نویسی
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
turning programming language
U
زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
object oriented programming
U
برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming
U
CCP
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object language programming
U
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
planning programming budgetting
U
system
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
object oriented programming language
U
زبان برنامه نویسی موضوعی
low level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
special purpose programming language
U
زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا
logic
U
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic
U
ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic
U
لاجیک
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic
U
منطقی
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic
U
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic
U
منطق ریاضی
logic
U
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic
U
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic
U
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic
U
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic
U
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic
U
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic
U
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic
U
دانش تفکرات و دلایل
logic
U
استدلال
logic
U
برهان
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic
U
منطق
logic
U
زبان ریاضی
n level logic
U
منطق N سطحی
affective logic
U
منطق عاطفی
boolean logic
U
منطق بولی
negative logic
U
منطق منفی
computer logic
U
منطق کامپیوتر
positive logic
U
منطق مثبت
control logic
U
منطق کنترل
mathematical logic
U
منطق ریاضی
logic designer
U
طراح مدارهای منطقی
three state logic
U
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
three state logic
U
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
to chop logic
U
منطق بافتن
two level logic
U
منطق دوسطحی
formal logic
U
منطق صوری
[منطق]
symbolic logic
U
زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic
U
منطق سمبلیک
propositional logic
U
منطق گزارهای
threshold logic
U
منطق استانهای
sequential logic
U
منطق ترتیبی
shared logic
U
منطق اشتراک
structural logic
U
منطق ساختی
symbolic logic
U
منطق نمادی
symbolic logic
U
منطق رمزی
mathematical logic
U
منطق ریاضی
[ریاضی]
logic variable
U
متغیر منطقی
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
logic circuit
U
مدار منطقی
logic circuits
U
مدارهای منطقی
logic design
U
طرح منطقی
logic design
U
طراحی منطقی
formal logic
U
منطق مجرد
logic device
U
دستگاه منطقی
logic diagram
U
نمودار منطقی
logic element
U
عنصر منطقی
logic element
U
عنصر لاجیک
logic error
U
خطای منطقی
logic function
U
تابع منطقی
logic card
U
کارت منطقی
logic board
U
برد منطقی
fuzzy logic
U
منطق نامعلوم
fuzzy logic
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
formmal logic
U
منطق صوری
formal logic
U
قضاوت سطحی
formal logic
U
منطق صوری
formal logic
U
منطق رمزی
logic add
U
جمع منطقی
logic analysis
U
تحلیل منطقی
logic analyzer
U
تحلیل کننده منطقی
logic array
U
ارایه منطقی
logic board
U
تخته منطقی
logic gate
U
دروازه منطقی
logic gates
U
گیتهای منطقی
logic seeking
U
انتهای خط وط
logic theory
U
نظریه منطقی
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
logic sum
U
مجموع منطقی
logic switch
U
گزینه منطقی
logic symbol
U
نماد منطقی
logic unit
U
واحد منطقی
logic symbol
U
علامت منطقی
logic theorist
U
نظریه پرداز منطقی
logic seeking
U
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic multiply
U
ضرب منطقی
fluid logic
U
منطق سیلانی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
logic probe
U
کاوشگر منطقی
logic instruction
U
دستورالعمل منطقی
logic seeking
U
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic network
U
شبکه منطقی
logic operator
U
اپراتور منطقی
logic operation
U
عمل منطقی
integrate logic circuit
U
مدار منطقی مجتمع
integrated injection logic
U
IIL
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
uncommitted logic array
U
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
random logic design
U
طرح منطقی تصادفی
uncommitted logic array
U
مشابه 10328
double rail logic
U
منطق دو خطی
diode transistor logic
U
DTL
programmable logic array
U
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
positive true logic
U
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
single rail logic
U
منطق تک خطی
first order predicate logic
U
PROLO بکار می رود
arithmetic logic unit
U
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
logic arithmetic unit
U
واحد منطق و حساب
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
current mode logic
U
منطق جریانی
arithmetic logic unit
U
واحد حساب و منطق
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic
U
منطق TTL
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com