English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
local subscriber U مشترک داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subscriber U مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber U امضاء کننده
subscriber U مشترک
subscriber U اعانه دهنده
subscriber U امضاکننده
subscriber U تعهد کننده
subscriber U متعهد
subscriber line U خط مشترک [مخابرات]
telephone subscriber U مشترک تلفنی
subscriber's station U مرکز مشترک
subscriber's number U شماره مشترک
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
subscriber's line U خط مشترک
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
subscriber's cable U کابل اتصال
subscriber's cable U کابل مشترک
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
digital subscriber line [DSL] U خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
asymmetric digital subscriber line [ADSL] U خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
high bit-rate digital subscriber line [HDSL] U خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
local <adj.> U ناحیه ای
local <adj.> U محلی
local <adj.> U موضعی
local <adj.> U بخشی
local <adj.> U منطقه ای
local <adj.> U مکانی
local U لاخ
local U موضوعی
local U مکانی شهری
local U موضعی
local U محدود بیک محل
local U مکانی موضعی
local U محلی
local U لاخی
local U مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local U آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local U وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local U متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local U دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local U اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local U وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local U داخلی اخبار محلی
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local warning U اعلام خطر محلی
local store U ذخیره محلی
local storage U انباره محلی
local security U تامین محلی
local road U راه محلی
local purchase U خرید از محل
local purchase U خرید محلی
local procurement U خرید محلی
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
local terminal U پایانه محلی
local station U ایستگاهکانونی
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
local vertical U قائم محلی
local velocity U سرعت موضعی
local variable U متغیر محلی
local usage U عرف و عادت محل
local traffic U رفت و امد محلی
local theory U نظریه اختصاصی
local terminal U ترمینال محلی
local paraysis U فلج موضعی
local time U زمان محلی
local circuit U مدار محلی
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local currency U پول محلی
local currency U پول داخلی
local custom U عرف بلد
local custom U عرف محل
local deformation U تغییر شکل موضعی
local echo U پژواک محلی
local enquiry U بازجویی محلی
local center U مرکز محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
local time U وقت محلی
local currents U جریانهای فوکو
local action U تخلیه موضعی باتری
local anasthesia U بیهوشی موضعی
local anasthesia U سر سازی
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local paper U روزنامه محلی
local authority U انجمن محلی
local exchange U ردوبدل کننده محلی
local file U فایل محلی
local government U حکومت محلی
local loop U حلقه محلی
local mode U باب محلی
local national U سکنه محلی
local national U اهل محل
local network U شبکه محلی
local norm U هنجار محلی
local option U اختیار تعیین محل معینی
local option U اختیار تعیین چیزی درمحل
local oscillator U اوسیلاتور موضعی
local intelligence U هوش محلی
local line U خط محلی
local government U حاکم محلی
local investigation U تحقیق محلی
local government U استانداری
local group U گروه محلی
local building inspector U پلیس ساختمان
local trade customs U عرف تجارتی محل
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
local apparent noon U فهر شرعی
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
local area network U شبکه محلی
local area network U شبکه کوتاه پوشش
local area network U شبکه ناحیه محلی
suburban or local railway U راه اهن ناحیهای
local area network U و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com